استغفار و ترک گناه باعث توسعه مادی و عمران و آبادی و متقابلاً هر گونه نافرمانی خدا و ظلم به دیگران عامل فقر و فلاکت و بدبختی است. با این شاخص بسیاری از کسانی که در زندگی مادی دچار گرفتاریهای متعدد هستند میتوانند اعمال و رفتار خود را بازنگری کرده و با نسخه شفابخش قرآن کریم، از بیماری فقر و فلاکت نجات یابند.
رابطه گناه با فقر و مصیبت
قرآن کریم در آیه 30 سوری شوری میفرماید:وَ مَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَن کَثِیر: هر مصیبت و گرفتاری که به شما میرسد دستاورد و ثمره اعمال خودتان است تازه این تمام مجازات اعمال شما نیست چرا که بسیاری از کارهای شما را مورد عفو قرار میدهد". این آیه به خوبی نشان میدهد، مصائبی که دامنگیر انسان میشود، یک نوع مجازات الهی و هشدار است (هر چند استثنائاتی دارد که بعد به آن اشاره خواهد شد) و به این ترتیب یکی از فلسفههای حوادث دردناک و مشکلات زندگی روشن میشود.
جالب این که در حدیثی از امیرمومنان علی (علیه السّلام) میخوانیم، که از پیامبر گرامی خدا(ص) نقل میکند که فرمود:
خیر آیة فی کتاب الله هذهالایة، یا علی ما من خدش عود و لا نکبة قدم الا بذنب و ما عفی الله عنه فیالدنیا فهو اکرم من ان یعود فیه و ما عاقب علیه فیالدنیا فهو اعدل من ان یثنی علی عبده: این آیه (وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ) بهترین آیه در قرآن مجید است، ای علی هر خراشی که از چوبی بر تن انسان وارد میشود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سرزده و آن چه خداوند در دنیا عفو میکند، گرامیتر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید و آن چه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادلتر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد".
و به این ترتیب این گونه مصائب علاوه بر این که بار انسان را سبک میکند، او را نسبت به آینده کنترل خواهد نمود.
گرچه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در برمیگیرد، ولی مطابق معمول در عمومات، استثناهایی وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتی که دامنگیر انبیا و ائمه معصومین (علیه السّلام) میشد که برای ترفیع مقام آنها بود، یا گرفتاری بسیاری همانند کودکان و یا افرادی که مسوول شناخته نمیشوند.
و هم چنین مصائبی که بر اثر ندانم کاریها و عدم دقت و مشورت و سهلانگاری در امور حاصل میشود، که اثر تکوینی اعمال خود انسانها است و یا مصائبی که گریبان غیر معصومین را میگیرد و جنبه آزمون دارد. قرآن کریم در این باره میفرماید: "وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ : به درستی که شما را از طریق انواع ترس و گرسنگی و کمبودهای مادی و جسمی و محصولات مورد امتحان قرار میدهیم و بشارت باد بر کسانی که این آزمون الهی را با صبر و بردباری پشت سر میگذارند" (155 / بقره)
هر مصیبت و گرفتاری که به شما میرسد دستاورد و ثمره اعمال خودتان است تازه این تمام مجازات اعمال شما نیست چرا که بسیاری از کارهای شما را مورد عفو قرار میدهد.
به تعبیر دیگر جمع میان آیات مختلف قرآن و روایات ایجاب میکند که عموم این آیه در مواردی تخصیص پیدا کند. اما از آن جا که بیشتر موارد آن جنبه کیفری و کفارهای دارد، آیه 30 سوره شوری آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.
با این بیان نمیتوان گفت هر گرفتاری و رنجی کیفر گناه است، چرا که گرفتاریهای سخت، فلسفههای گوناگونی دارند که از آن جمله عبارتند از:
1- شکوفایی استعدادها و توانمندیهای درونی و برونی انسان،
2-هشدار نسبت به آینده او،
3-بیداری از خواب غفلت و غرور و هشیاری از انواع مستیها.
4-کیفر گناهان.
5-بخش مهمی نیز ثمره ندانم کاریها و سهل انگاریهای انسان در زندگی است.
6-اصل آزمون در زندگی انسان.
و لذا در حدیثی میخوانیم: هنگامی که امام علی بن الحسین (علیه السّلام) وارد بر یزید شد، یزید نگاهی به او کرد و گفت:
"یا علی ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم"(اشاره به این که حوادث کربلا نتیجه اعمال خود شما بود.)
ولی امام علی بن الحسین (علیه السّلام) فوراً در پاسخ فرمود: "کلا ما هذه فینا نزلت، انما نزل فینا "ما اصاب من مصیبة فیالارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبراها ان ذلک علی الله یسیر لکیلا تاسوا علی مافاتکم ولاتفرحوا بما اتاکم"3 فنحنالذین لاناسی علی مافاتنا من امرالدنیا و لانفرح بما اوتینا:4
چنین نیست، این آیه در مورد ما نازل نشده، آن چه درباره ما نازل شده آیه دیگری است که میگوید: هر مصیبتی در زمین یا در جسم و جان شما روی دهد، پیش از آفرینش شما در کتاب (لوح محفوظ) بوده و آگاهی بر این امر بر خداوند آسان است، این برای آن است که شما به خاطر آن چه از دست میدهید، غمگین نشوید و به خاطر آن چه در دست دارید، زیاد خوشحال نباشید (هدف از این مصائب عدم دلبستگی شما به مواهب زودگذر دنیا است و یک نوع تربیت و آزمون برای شما است.)
سپس امام افزود: "ما کسانی هستیم که هرگز به خاطر آن چه از دست دادهایم، غمگین نخواهیم شد و به خاطر آن چه در دست داریم، خوشحال نیستیم "همه را زودگذر میدانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بستهایم".
هنگامی که از امام صادق (علیه السّلام) تفسیر آیه فوق را خواستند، فرمود: "میدانید علی (علیه السّلام) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبی شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالی که آنها اهل بیت طهارتند و معصوم از گناه"، سپس افزود: "ان رسول الله کان یتوب الی الله و یستغفر فی کل یوم و لیلة ماة مرة من غیر ذنب ان الله یخص اولیائه بالمصائب لیاجر هم علیها من غیر ذنب: رسول خدا (ص) پیوسته توبه میکرد و در هر شبانه روز صد بار استغفار مینمود، بیآن که گناهی مرتکب شده باشد، خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار میدهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند، بیآن که گناهی مرتکب شده باشند".
گاه مصائب، جنبه دستجمعی دارد و محصول گناهان جمعی است، همان گونه که در آیه 41 سوره روم میخوانیم: "ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ : فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد، تا نتیجه بعضی از اعمالی را که انجام دادهاند، به آنها بچشاند، شاید بازگردند".
روشن است که این درباره جوامع انسانی است، که به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانیها میشوند. و در آیه 11 سوره رعد آمده است: "اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ : خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمیدهد، مگر این که خویشتن را تغییر دهند".
و در آیه 11 سوره رعد آمده است: "اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمیدهد، مگر این که خویشتن را تغییر دهند".
و امثال این آیات که گواهی میدهد، در میان اعمال انسان و نظام تکوینی زندگی او ارتباط و پیوند نزدیکی وجود دارد، که اگر بر اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند، برکات الهی شامل حال آنها میشود و هرگاه فاسد شوند، زندگی آنها به فساد میگراید.
فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد، تا نتیجه بعضی از اعمالی را که انجام دادهاند، به آنها بچشاند، شاید بازگردند.
و گاه ممکن است این قضیه در مورد فرد فرد انسانها صادق شود و هر کس در مقابل گناهی که مرتکب میشود، به مصیبتی در جسم و جان یا اموال و متعلقاتش گرفتار گردد، همانطور که در آیه فوق آمده است.
در همین زمینه روایات زیادی در منابع اسلامی وارد شده که به گوشهای از آن برای تکمیل این بحث اشاره میکنیم: در خطبه 178 نهجالبلاغه آمده است: "ما کان قوم قط فی غض نعمة من عیش، فزال عنهم، الا بذنوب اجترحوها، لانالله لیس بظلام للعبید و لو ان الناس حین تنزل بهمالنقم و تزول عنهمالنعم، فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم و وله من قلوبهم، لرد علیهم کل شارد و اصلح لهم کل فاسد: "هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانی که انجام دادند زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمیدارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمتها با صدق نیت به پیشگاه خدا تضرع کنند و با دلهای پر اشتیاق و آکنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمایند مسلماً آن چه از دستشان رفته به آنها بازمیگرداند و هرگونه مفسدهای را برای آنها اصلاح میکند".
در "جامعالاخبار" حدیث دیگری از امیرمومنان علی (علیه السّلام) نقل شده است که فرمود: "ان البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء کرامة: بلاها برای ظالم تادیب است و برای مومنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیاء کرامت و مقام است".7
این حدیث شاهد گویایی است برای آن چه در مورد استثناهای آیه بیان کردیم.
در حدیث دیگری در "کافی" از حضرت امام صادق (علیه السّلام) آمده است که فرمود: "ان العبد اذا کثرت ذنوبه ولم یکن عنده منالعمل ما یکفرها، ابتلاه بالحزن لیکفرها: هنگامی که انسان گناهش افزون شود و اعمالی که آن را جبران کند، نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه میکند تا گناهانش را تلافی کند".
در کتاب کافی اصولاً بابی برای این موضوع منعقد شده و 12 حدیث در همین زمینه در آن آمده است.
تازه همه اینها غیر از گناهانی است که خداوند طبق صریح آیه فوق مشمول عفو و رحمتش قرار میدهد، که آن نیز به نوبه خود بسیار است.
آیا باید در مقابل مصائب و مشکلات تسلیم شد؟
ممکن است کسانی از این حقیقت قرآنی سوء استفاده کنند و هر گونه مصیبتی دامنشان را میگیرد، با آغوش باز از آن استقبال نمایند و بگویند باید در برابر هر حادثه ناگواری تسلیم شد و از این اصل آموزنده و حرکتآفرین قرآنی نتیجه معکوس، یعنی نتیجه تخدیری بگیرند که این بسیار خطرناک است.
هیچ گاه قرآن نمیگوید در برابر مصائب تسلیم باش و در رفع مشکلات کوشش مکن و تن به ظلمها و ستمها و بیماریها بده، بلکه میگوید: اگر با تمام تلاش و کوششی که انجام دادی باز هم گرفتاریها بر تو چیره شد، بدان گناهی کردهای که نتیجه و کفارهاش دامانت را گرفته، به اعمال گذشتهات بیندیش و از گناهانت استغفار کن و خویشتن را بساز و ضعفها را اصلاح نما.و اگر میبینیم در بعضی از روایات، این آیه بهترین آیه قرآن معرفی شده، به خاطر همین آثار تربیتی مهم آن است.
مستحباتی که یک مسلمان می تواند قبل از اقامه نماز رعایت کند:
1- مسواک زدن
پیامبر اکرم (ص):"دو رکعت نماز کسی که مسواک زده است بهتر از 70 رکعت نماز همان شخص بدون مسواک است."
2- زینت کردن در نماز
* سوره اعراف آیه 31 : " ای فرزند آدم ! نزد هر مسجدی که می روی زینت خود را ببر.
از خصوصیات امام حسن(ع) :
*امام حسن (ع) به نمازکه می ایستاد ، بهترین لباس ها را می پوشید.دلیل این کار را ازاو پرسیدند،فرمود:"خداوند زیباست و زیبایی ها را دوست دارد و من برای خدا زیبا می شوم . ( تفسیر عیاشی جلد دو صفحه 14)
*امام صادق (ع) : " شانه کردن موها قبل از نماز مستحب است. "(تفسیر عیاشی جلد دو صفحه 14)
*پیامبر اکرم (ص):"محبوب ترین لباس ها نزد خداوند لباس سفید است."پوشیدن لباس سفید مستحب است.
3- عطر زدن
امام زین العابدین (ع) شیشه ی عطری در سجده گاهش داشت که برای نماز از آن استفاده می کرد. (اصول کافی جلد 6 صفحه 515 )
* امام رضا (ع):"امام صادق (ع) در خیابان از بوی خوشش شناخته می شد."(اصول کافی جلد 6 صفحه 515)
* امام صادق (ع) : " نماز شخص عطر زده برتراز 70 نماز بدون عطر اوست."
4- انگشتر به دست کردن در نماز
* امام علی (ع) : " پیامبر اکرم را دیدم که انگشتر نقره و عقیق یمانی در دست داشت و نماز می خواند . هنگامی که نمازش تمام شد ، انگشتر را به من داد و گفت : یا علی آن را در دست راستت قرار بده. "
* رسول اکرم (ص) به یکی از یاران خود اشاره کرد و فرمود: " انگشتر یاقوت و عقیق به دست کن که مبارک است که هر گاه در آن بنگری ، چهره ات نورانی تر می شود و نماز با آن برابر با 70 نماز است. "
از مستحبات یا آداب نماز
پناه بردن به خداوند از شیطان قبل از نماز.
* پیامبر اکرم (ص) قبل از نماز می گفت : " اعوذ بالله من الشیطان الرجیم "
* امام صادق (ع) قبل از نمازبا صدایی آشکار می گفت : " اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم "
آشکار گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم " در نماز
* پیامبر اکرم (ص) :" جبرییل نزد من آمد و نماز را به من آموزش داد . پس شنیدم که " بسم الله الرحمن الرحیم " را آشکار خواند.
* امام حسن عسکری (ع) :" نشانه های انسان مومن 5 چیز است :
1- 51 رکعت نماز خواندن.
2- زیارت اربعین امام حسین
3- انگشتربه دست راست کردن .
4- پیشانی بر خاک مالاندن بعد از نماز
5- آشکار گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم " در همه ی نمازها
امام رضا (ع) :" آشکار خواندن " بسم الله الرحمن الرحیم " در همه ی نمازها مستحب است.
6- امام حسن عسکری (ع) : " انسان اگر تنها نماز می خواند ، طولانی بخواند. " ( التهذیب شیخ طوسی جلد 6 صفحه 52 )
* حضرت محمد (ص):"هر کس نمازش را طولانی بخواند،مدت ایستادن برای حساب در روز قیامت را خداوند از او کم می کند."(حلیت الاولیا جلد 6 صفحه 95)
* امام صادق (ع):"هنگامی که تنها نماز می خوانیم ، نماز را طولانی به پا داریم که طولانی خواندن نمازعبادت است."(دعای الاسلام جلد یک صفحه 152)
نکاتی زیبا درباره ی نماز
* حضرت محمد (ص):"نماز اسلحه مومن در برابر کافر است.(من لایهذر الفقیه جلد 1 صفحه 206 )
* پیامبر اکرم (ص) : " نماز کمر شیطان را می شکند. "
* شهید رجایی : " عهد کردم با خدایم که هیچ وقت قبل از نماز ، ناهار نخورم و اگر زمانی ناهار را قبل از نماز خوردم ، یک روز روزه بگیرم. "
* شهید رجایی:"به کار بگویید نماز دارم . به نماز نگویید کار دارم."
* امام باقر (ع) :"نماز هدیه ی مومن به خداست. پس هدایای خود را نیکو کنید تا جوایز شما نیکو باشند."(ارشاد القلوب دیلمی جلد2صفحه 18)
* از امام صادق (ع) سوال شد : گریستن در نماز چه گونه است ؟ فرمود : " به خدا سوگند گریستن در نمازنور چشم مومن است. اگر برای شما چنین حالی پیش آمد مرا فراموش نکنید . "
* رسول اکرم (ص) : " نماز چهره ی شیطان را سیاه می کند. " ( نهج الفصاحه حدیث شماره 1877)
* رسول اکرم (ص):"نماز چون ترازوست . هرکس نماز را کامل به جا آورد ، پاداش می گیرد .
* امام خمینی ( ره):"نماز کارخانه انسازی است . (صحیفه نور جلد12 صفحه 148)
* آیت اله مرعشی به فرزند بزرگش وصیت کرد تا سجاده اش را که 70 سال بر روی آن نماز شب به جا آورده بود و تسبیحی از تربت امام حسین (ع) را که با آن استغفار کرده بود ، با او دفن کند.
* ابن عباس پسر عموی پیامبر(ص) می گوید :" من و سلمان فارسی زیر درختی نشسته بودیم که سلمان شاخه ی خشک درخت را تکان داد. برگ های درخت ریخت . سلمان گفت : ای ابن عباس چرا از من درباره ی این کار نمی پرسی؟ به او گفتم : بگو . سلمان گفت : من و پیامبر(ص) زیر همین درخت نشسته بودیم که پیامبر (ص) این کار را کرد و فرمود : ای سلمان! چرا از این کارم از من نمی پرسی؟ پرسیدم . پیامبر فرمود :"مومن چون وضو بگیردو نمازهای 5گانه را بخواند ، گناهان او می ریزد. چنانچه برگ های این درخت می ریزد."
* نماز صبح و نمازهای مغرب و عشاسنگین ترین نمازها برای منافقان است.(مستدرک الوسایل جلد1صفحه 83)
* اگر کسی ثواب نماز مستحبی را به رسول اکرم و ائمه ی اطهارهدیه کند ، خداوند ثواب نمازش را آن قدر افزایش می دهد که از شمارش آن خسته شود.
* رسول اکرم (ص) :"هر کس در حضور مردم نمازش را نیکو بخواند و درخلوت و تنهایی آن را بد به جا آورد ، به خداوند اهانت کرده است." ( نهج الفصاحه حدیث شماره 2845)
* دعا کلید رحمت و وضو کلید نماز و نماز کلید بهشت است.(نهج الفصاحه حدیث شماره 1588)
* رسول اکرم (ص) : "دو رکعت نماز انسان ازدواج کرده بهتر از 82 رکعت نماز شخص مجرد است. "(نهج الفصاحه )
مردی تصمیم گرفت به سفر تجاری برود. آمد خدمت امام صادق (ع) در مدینه و استخاره گرفت. استخاره ی او بد آمد. اما اعتنایی نکرد و به سفر رفت و سود فراوانی به دست آورد و به او نیز خیلی خوش گذشت. خدمت امام صادق(ع) آمد و عرض کرد : ای فرزند رسول لله ، شما برای من استخاره کردید و بد آمد. اما من به سفر رفتم و سود کردم و خیلی هم به من خوش گذشت. امام فرمود : " آیا یادت هست در سفر آن شب که تا پاسی از شب بیدار مانده بودی و نماز صبح ات قضا شد؟" مرد گفت : آری ! امام فرمود : " اگر خیردنیا و آخرت را در دنیا به تو بدهند ، جبران ثواب آن نماز از دست رفته را نخواهد کرد. ( جهاد با نفس جلد 1 صفحه 66)
منبع: وبلاگ نیمک
خداوند تبارک و تعالی فرموده است: رضایتش را در طاعتش پنهان کرده، پس هیچ طاعتی را کوچک نشمار چرا که ممکن است رضایت خدا در همان باشد و تو ندانی؛ خشم خود را در نافرمانی از خود مخفی کرده است، پس هیچ گناهی را کوچک نشمار، چرا که ممکن است خشم خدا در همان گناه باشد و تو ندانی؛ اجابت خود را در ادعیه پنهان کرده است، پس هیچ دعایی را کوچک نشمار، چرا که ممکن است اجابت در همان دعا باشد و تو ندانی؛و دوست خود را در میان بندگان پنهان کرده است، پس هیچ بنده ای را از بندگان خدا کوچک نشمار، چه بسا همان کس دوست خدا باشد و تو ندانی
خداوند متعال در مقام تبیین ارزشهای رفتاری بندگانی است که با پیوند دادن ایشان به خود ویژگیهای خاصی به ایشان داده است: «و عباد الرحمن» دارای ویژگیهای پسندیده و ارزشهای والایی هستند.
ویژگی اول:
یکی از ویژگیهای ایشان به نوع راه رفتن ایشان در روی زمین مربوط میشود:
1- و عباد الرحمن الذین یمشون علی الأرض هوناً
و بندگان خداى رحمان کسانىاند که روى زمین به نرمى گام برمىدارند
ویژگی دوم:و روش واکنش ایشان در برابر کسانی که برای ایشان مشکلاتی را پیش میآورند این است:
2-و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاماً(63) و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مىدهند.
ویژگی سوم:خداوند متعال همچنین در مورد آن ها میفرماید که آنان شب زنده دار هستند و در برابر پروردگار به سجده میافتند. سجده اوج خضوع و بندگی ایشان را نسبت به خداوند متعال میرساند؛ زیرا سجده نماد بندگی است و بالاترین نوع خضوع در برابر پروردگار را به حساب میآید. قیام ایشان نیز همینگونه است و نشانه اوج اطاعت و تسلیم بودن آنان را در برابر خداوند به نمایش می گذارد:
3-. والذین یبیّتون لربّهم سجّداً و قیاماً(64)
و کسانی که شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می¬کنند.
ویژگی چهارم:
اینان کسانی هستند که فکر میکنند و گناهان گذشتهشان را به یاد میآورند. بعضی از این گناهان میتواند گناهان کبیره باشد که انسان به واسطه انجام آنها ممکن است مستحق عذاب جهنم شود. مانند غیبت و سخن چینی و خوردن مال مردم و ظلم و عاق والدین و زنا و...
اینان گناهان خود را به یاد میآورند و به عذابی که در انتظار آنان است میاندیشند، به همین جهت از خداوند طلب عفو و رحمت میکنند. از خداوند میخواهند که عذاب جهنم را از آنان بردارد. یعنی به خاطر نظام اسباب و علل، انسان سزاوار چنین عذابی است. زیرا به خوبی درک میکنند که این عذاب مثل و مانندی ندارد و جای گرفتن در جهنم بدترین نوع قرار گرفتنها میباشد.
4- والذین یقولون ربّنا اصرف عنّا عذاب جهنم إن عذابها کان غراماً(65) انها ساءت مستقراً ومقاماً(66) و کسانی که میگویند:
پروردگارا عذاب جهنم را از ما برطرف گردان که عذابش سخت و پردوام است. و در حقیقت، آن بد قرارگاه و جایگاهی است.
ویژگی پنجم:
آن ها همیشه سعی در پرهیز از اسراف و تمسک به میانهروی دارند. یعنی آنها اهل میانهروی هستند و در انفاق و مصارف خود، راه میانه را در پیش میگیرند. وقتی خواستند برای خودشان یا خانواده خودشان خرج کنند راه میانه را در پیش میگیرند. نه آن چنان بر خود و خانواده خود سخت میگیرند و نه اسراف میکنند. به عبارت دیگر بدون برنامه اموال خود را مصرف نمیکنند.
خداوند متعال اسراف را حرام کرده است.
اسلام از انسان میخواهد، چیزهای مفید را هدر ندهد. این کار خیلی برای ما سودمند است. مثلاً کسی ممکن است دعوتی ترتیب دهد و بیش از نیاز مدعوین غذا آماده کند. ولی میهمانان به اندازه نیاز خود غذا میخورند. در نتیجه باقی مانده غذاها دور انداخته میشود. بعضی در توجیه این کار خود میگویند درست کردن غذای اضافی برای تکریم مهمان است. ولی حقیقت این است که تهیه مواد خوراکی باید به اندازه نیاز فرد باشد. باید بدانیم تکریم میهمان با غذا نیست بلکه خود دعوت نوعی احترام گذاردن به میهمان است نه زیادی غذاها و اسراف آن.
اسراف در وضو نیز دیده میشود. بعضیها
وقتی وضو میگیرند آن چنان آب را باز میگذارند که برای شتشوی کامل انسان کافی
است. کسی که وضو میگیرد باید آب را به میزانی باز بگذارد که برای وضو گرفتن او
کافی باشد. زیرا انسان در موارد بسیاری به آب نیاز دارد. خصوصاً در کشورهایی که با
کمبود آب مواجه هستند. پس باید یاد بگیریم که از هر چیزی به اندازه نیاز خود استفاده
کنیم. نباید آن را دور بیندازیم یا هدر
بدهیم.
5-والذین إذا أنفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وکان بین ذلک قواماً(76)
و کسانی هستند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی میکنند و نه تنگ میگیرند و میان این دو [روش] حد وسط را بر میگزینند.
اقتار به معنای سختگیری و بخل است «وکان بین ذلک قواماً» که منظور راه میانه است. میانهروی خط توازن بین افراط و تفریط است.
ویژگی ششم:عزم در توحید و اطاعت از خدای یگانه، دیگر ویژگی اینان است. اینان در عقیده و اطاعت و بندگی موحّد و یگانه پرست هستند
6-والذین لا یدعون مع الله الهاً آخر و کسانی هستند که با خدا معبودی دیگر را نمیخوانند
ویژگی هفتم:
و جز در حالت دفاع از نفس یا موارد لازم و مشروع دیگر کسی را نمیکشند.
7-ولا یقتلون النفس التی حرّم الله إلا بالحقو کسی را که خدا [خونش را] حرام کرده است جز به حق نمیکشند
ویژگی هشتم:
اینان برای ارضای شهوات خود به راه¬های غیر شرعی روی نمیآورند.
8-و لایزنون و من یفعل ذلک یلق آثاماً(68)
و زنا نمیکنند و هر کس اینها را انجام دهد سزایش را دریافت خواهد کرد.
ما هم سعی کنیم تا خود نفس را به زیور صفات عباد الرحمن بیاراییم و در قنوت نماز هایمان بگوییم:
«ربّنا اصرف عنّا عذاب جهنّم إنّ عذابها کان غراماً إنّها ساءت مستقرّاً ومقاماً»
منبع: وبلاگ تذکره