یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد
یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد

مشکلات سفر

 (سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیاً) یعنی سلام بر یحیی روزی که به دنیا آمد و روزی که می میرد و روزی که زنده مبعوث می شود. سوره مریم آیه 23

سفارش امام مجتبی(ع)به جناده : استعدّ لسفرک و حصِّل زادک قبل حلول اَجَلک یعنی قبل از فرا رسیدن مرگت برای سفر آخرت آماده شو و زاد و توشه سفر را آماده کن.

مقدمه: در هنگام خروج از عالم دنیا و ورود به عالم برزخ پنج مشکل اساسی بر سر راه انسان وجود دارد که اگر بتواند سلام و سلامت از این پنج مشکل نجات پیدا کند سلامٌ علیه یوم یَمُوت می گردد و زندگی برزخی خود را با سلام و سلامت در وادی السلام برزخ تا روز قیامت آغاز می کند و در روضه و باغی از باغهای بهشت برزخ خود را سپری خواهد کرد.

مشکلات سفر به برزخ:

1-سختی جان دادن:

2-بی ایمان از دنیا رفتن یا عدیلة الایمان.

3-هول و وحشت ورود به قبر.

4-فشار قبر.

5-سؤال نکیر و منکر.

تذکر مهم : برای هر یک از این مشکلات به طور جداگانه عوامل و سبب هایی و همنیطور موانع و رفع کننده هائی ذکر شده است ولی به خاطر رعایت اختصار و به خاطر اینکه بعضی از این عوامل و موانع مشترک هستند ما همه را باهم ذکر می کنیم.

الف : عوامل به وجود آمدن یا ازدیاد این مشکلات:

1- ظلم به دیگران مخصوصا اگر حاکم باشد.

2-خوردن مال یتیم به ناحق.

3-شهادت دروغ دادن.

4-عاق پدر و مادر شدن.

5-حسادت.

6-نمامی.

7-شرب خمر و لو از روی اضطرار .

8-دلبستگی هر مقدار شدیدتر باشد .

9-ندادن زکات واجب .

10-نرفتن به حج یا تأخیر انداختن آن

11- رعایت نکردن نجاست بول .

12- غیبت کردن .

13- دوری کردن از خانواده و بد اخلاقی با آنها .

14- تبذیر و اسراف .

15- برآورده نکردن حاجت مؤمنی که میتواند حاجت او را بر آورد.

ب : موانع و روافع این مشکلات :اینها هم دو قسم هستند

* قسمی که باید خود انسان انجام دهد :

1-در دل شب نماز خواندن .

2-اطعام به ویژه شیرینی و پوشاندن کسی به ویژه برهنه .

3-تلاوت سوره یس مخصوصا شب جمعه .

4-روزه ماه رجب به طور کلی و روزه روز 24 آن به طور خاص .

5-تلاوت سوره زلزلت در نماز ها و غیره .

6-هر روز ده مرتبه بگوید «أعدَدْتُ لِکُلّ هول لا إله إلاّ الله، وَلِکُلّ هَمٍّ وَغَمٍّ ماشاء اللهُ، وَلِکُلّ نِعمَة الحَمدُ للهِ، وَلِکُلّ رَخاء الشُّکرُ للهِ، وَلِکُلِّ اُعجُوبَة سُبحان اللهِ، وَلِکُلٍّ ذَنب أستَغفِرُ الله، وَلِکُلّ مُصیبَة إنا لله وإنا الیه راجعون، وَلِکُلّ ضیق حَسبیَ اللهُ، وَلِکُلّ قَضاء وَقَدَر تَوَکَّلتُ على الله، وَلِکُلّ عَدُوٍّ اعتَصَمتُ باللهِ، وَلِکُلّ طاعَة وَمَعصِیَة لا حَولَ ولا قوةَ إلاّ بالله العَلیِّ العظیم»

7-ذکر «یا أسمع السامعین ویا أبصر الناظرین ویا أسرع الحاسبین ویا أحکم الحاکمین»

8-به ودیعه گذاشتن ایمان نزد خداوند تعالی با خواندن دعای عدیله تا هنگام مرگ خداوند این امانت را به انسان برگرداند .

9-بعد از نماز واجب بخواند ـ رَضیتُ باللهِ ربّاً وَبِمحمَّد صلى الله عَلَیه وآلهِ نَبیّاً وبالاسلام دیناً وَبِالقُرآنِ کِتاباً وَبالکَعْبَةِ قِبْلَةً وَبِعَلِیٍّ وَلیّاً واِماماً وَبِالحَسَنِ والحُسَینِ وَعَلی بن الحسینِ وَمُحمَّدِ بن علی وجَعفَرِ بن مُحَمَّد وَموُسى بن جَعفَر وَعَلیِّ بن موُسى ومُحَمَّدِ بن عَلیٍّ وعَلیِ بن مُحَمَّد وَالحَسَنِ بنِ عَلىِّ والحُجَّةِ بن الحَسَنِ صَلواتُ الله عَلَیْهِم أَئِمَةً، اللُّهمَّ إنّی رَضیتُ بِهِمْ أئِمَّةً فارْضِنی لَهُمْ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیء قدیرٌ ـ .

10- رعایت اوقات نماز های پنج گانه

11- حق خدا را در نعمتها بزرگ بداند و آنها در مسیر خواست الهی استفاده کند.

12- مغرور نشدن در مقابل حلم خداوند تعالی .

13- گرامی داشتن و اکرام کسی که مدعی محبت اهل بیت است و لو به دورغ .

14- مداومت برذکرـ یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا رحمن و یارحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبناعلی دینک.

15- مدامت بر ذکر تسبیحات حضرت زهرا3.(34 مرتبه الله اکبر و 33 مرتبه الحمدلله و 33 مرتبه سبحان الله)

16- استفاده از انگشتر عقیق .

17- خواندن سوره مؤمنون در هر شب جمعه .

18- هفت مرتبه بعد از نماز صبح بگوید ـ بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قورة الا بالله العلی العظیم ـ.

19- کامل انجام دادن رکوع .

20- هر روز صد مرتبه بگوید ـ لا اله الملک الحق المبین ـ

21- عیادت مریض .

22- نماز لیلة الرغائب .

23- شیعه علی4 بودن.

24- محب علی4 بودن.

25- صد رکعت نماز در شب 23 رمضان المبارک.

26- خضاب کردن محاسن.

27- تلاوت سوره صافات.

28- تلاوت سوره نساء در هر جمعه.

29- مداومت بر تلاوت سوره زخرف.

30- تلاوت سوره ن والقلم در نمازها.

31- تلاوت سوره تکاثر در وقت خواب.

32- خواندن کلمات فرج یعنی ـ لا اله الا الله الحلیم الکریم لا اله الله العلی العظیم سبحان رب السموات السبع و رب الارضیین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و الحمد لله رب العالمین ـ .

* قسمی که دیگران باید انجام دهند :

1-دفن در تربت نجف .

2-دفن در حریم ائمه به ویژه امام حسین و امام رضا.

3-نماز وحشت به دو صورت بعد از دفن و شب اول:

صورت اول : دو رکعت است در رکعت اول حمد و دو مرتبه سوره توحید و در رکعت دوم حمد و ده مرتبه سوره تکاثر و بعد از سلام سه صلوات و اللهم ابعَث ثوابَ هذهِ الصلوةِ اِلی قبر .... نام شخص را می آورد .

صورت دوم : دو رکعت است در رکعت اول حمد و یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم حمد و ده مرتبه سوره قدر و بعد از سلام سه صلوات و اللهم ابعَث ثوابَ هذهِ الصلوةِ اِلی قبر .... نام شخص را می آورد .

4-مرطوب کردن خاک قبر.

5-گذاشتن دو چوب جریدتین پهلوی میت.

6-خواندن سوره مُلک بر قبر او.

7-خواندن تلقین قبل از گذاشتن لحد و بعد از دفن.

8-مردن از ظهر پنج شنبه تا ظهر جمعه .

9-بعد ازدفن میت نزدقبرمیت این دعاسه مرتبه خوانده شودـ اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد اَن لاتُعَذِّبَ هذَا المَیّت.

 

عشق و دیوانگی

آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند.

روزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند خسته تر و کسل تر از همیشه.

ناگهان ذکاوت ایستاد و گفت: بیایید یک بازی بکنیم؛.

مثلا” قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند

دیوانگی فورا” فریاد زد من چشم می گذارم من چشم می گذارم.

و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال دیوانگی برود همه قبول کردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد.

  

 e12w4x8

دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به  شمردن ….یک…دو…سه…چهار

همه رفتند تا جایی پنهان شوند؛

لطافت خود را به شاخ ماه آویزان کرد؛

خیانت داخل انبوهی از زباله پنهان شد؛

اصالت در میان ابرها مخفی گشت؛

هوس به مرکز زمین رفت؛

دروغ گفت زیر سنگی می روم اما به ته دریا رفت؛

طمع داخل کیسه ای که دوخته بود مخفی شد.

و دیوانگی مشغول شمردن بود. هفتاد و نه…هشتاد…هشتاد و یک

همه پنهان شده بودند به جز عشق که همواره مردد بود و نمیتوانست تصمیم بگیرد. و جای تعجب هم نیست چون همه می دانیم پنهان کردن عشق مشکل است.

در همین حال دیوانگی به پایان شمارش می رسید.

نود و ینج …نود و شش…نود و هفت… هنگامیکه دیوانگی به صد رسید, عشق پرید و در بوته گل رز پنهان شد.

دیوانگی فریاد زد دارم میام دارم میام.

اولین کسی را که پیدا کرد تنبلی بود؛ زیراتنبلی، تنبلی اش آمده بود جایی پنهان شود و لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان بود.

دروغ ته چاه؛ هوس در مرکز زمین؛ یکی یکی همه را پیدا کرد جز عشق.

او از یافتن عشق ناامید شده بود.

حسادت در گوشهایش زمزمه کرد؛ تو فقط باید عشق را پیدا کنی و او پشت بوته گل رز است.

دیوانگی شاخه چنگک مانندی را از درخت کند و با شدت و هیجان زیاد ان را در بوته گل رز فرو کرد. و دوباره، تا با صدای ناله ای متوقف شد .

عشق از پشت بوته بیرون آمد با دستهایش   صورت خود را پوشانده بود و از میان انگشتانش قطرات خون بیرون می زد.

شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمی توانست جایی را ببیند.

او کور شده بود.

دیوانگی گفت « من چه کردم؛ من چه کردم؛ چگونه می توانم تو را درمان کنم

عشق پاسخ داد: تو نمی توانی مرا درمان کنی، اما اگر می خواهی کاری بکنی؛ راهنمای من شو

و اینگونه شد که از آن روز به بعد عشق کور است و دیوانگی همواره در کنار اوست.

منبع: http://7015.blogfa.com

داستان گاو حضرت موسی

ماجرای گاو بنیاسرائیل، مختلف نقل شده، ما در اینجا نظر شما را به ذکر یکی از آن روایات، با توجّه به روایات دیگر و آیات 67 تا 73 سوره بقره، جلب میکنیم.

مرد نیکوکاری به پدر و مادر خود احترام میکرد. در یکی از روزها که پدرش در خواب بود معامله پر سودی برایش پیش آمد، ولی مغازهاش بسته بود و کلید مغازه نزد پدرش بود و پدرش نیز در آن وقت خوابیده بود. فروختن کالا، بستگی به بیدار کردن پدر داشت، تا کلیدی را که در نزد پدر بود بگیرد. مرد نیکوکار آن معامله پرسود را به خاطر بیدار نکردن پدر، انجام نداد (و به خاطر احترام به پدر، از سود کلانی که معادل 70 هزار درهم بود، گذشت) و مشتری رفت. وقتی پدر بیدار شد و از ماجرا اطّلاع یافت، از پسر مهربانش تشکّر کرد و گاوی را که داشت به پسرش بخشید و گفت: «امیدوارم خیر و برکت بسیار، از ناحیه این گاو به تو برسد«



این از یک سو، و از سوی دیگر یکی از جوانان نیک بنیاسرائیل از دختری خواستگاری کرد، به او جواب مثبت دادند، پسرعموی او که جوان آلوده به گناه بود، از همان دختر خواستگاری کرد. خواستگاری او را رد کردند، او کینه پسرعمویش را به دل گرفت تا اینکه شبی او را غافلگیر کرده و کشت و جنازهاش را در یکی از محلّهها انداخت. فردای آن روز کنار جنازه آمد و با گریه و داد و فریاد، تقاضای خونبها کرد و گفت: «هر کس او را کشته، خونبهایش به من میرسد، و اگر قاتل پیدا نشد، اهل آن محل باید خونبها را بپردازند

موضوع پیچیده شد و اختلاف، شدید گردید، چون تعیین قاتل از طریق عادی ممکن نبود و ادامه این وضع ممکن بود موجب فتنه و قتل عظیم شود،

نزد موسی ـ علیه السلام ـ آمدند تا او از خدا بخواهد قاتل را معرّفی کند.

موسی علیه السلام ـ حلّ مشکل را از درگاه خدا خواست،خداوند دستوری به او داد، موسی ـ علیه السلام ـ آن دستور را به قوم خود چنین بیان کرد:

خداوندبه شمادستور میدهد ماده گاوی را ذبح کنید وقطعهای از بدن آن را به مقتول بزنید، تا زنده شود و قاتل را معرّفی کند و درگیری پایان یابد.

بنیاسرائیل: آیا ما را مسخره میکنی؟

موسی: به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم.

بنیاسرائیل اگر کار را در همین جا ختم میکردند، زود به نتیجه میرسیدند، ولی بر اثر سؤالهای مکرّر، خودشان کار خود را دشوار نمودند، به موسی گفتند: «از خدا بخواه برای ما روشن کند که این ماده‌ گاو، باید چگونه باشد؟»

موسی: خدا میفرماید: ماده گاوی که نه پیر و از کار افتاده، و نه جوان باشد، بلکه میان این دو باشد، آنچه به شما دستور داده شد زود انجام دهید.

بنیاسرائیل: از خدا بخواهد که چه رنگی داشته باشد.

موسی: خداوند میفرماید: گاوی زردرنگ که رنگ آن بینندگان را شاد سازد.

بنیاسرائیل: از خدا بخواه بیشتر توضیح دهد، زیرا چگونگی این گاو برای ما مبهم است، اگر خدابخواهد ما هدایت خواهیم شد.

موسی: خداوند میفرماید: گاوی باشد که برای شخم زدن رام نشده، و برای زراعت آبکشی ننموده است و هیچ عیب و رنگ دیگری در او نیست.

بنیاسرائیل: اکنون مطلب روشن شد. حقّ مطلب را برای ما آوردی.

بنیاسرائیل به جستجو پرداختند تا گاوی را با همین اوصفا بیابند، سرانجام چنین گاوی را از خانه همان مرد نیکوکاری که به پدر و مادر احترام میکرد و پدرش گاوی به او بخشیده بود یافتند، آن گاو را پس از چانهزنیهای مکرّر به قیمت بسیار گران یعنی به پُر بودن پوست آن از طلا، خریدند و گاو را آوردند. به دستور موسی ـ علیه السلام ـ آن گاو را ذبح کرده، دم او را قطع کردند و به مقتول زدند، او به اذن خدا زنده شد و گفت:

«فلان پسرعمویم که ادّعای خونبهای مرا دارد، قاتل من است»

معمّا حل شد و قاتل به مجازات رسید و مقتول زنده شده با دختر عموی خود ازدواج کرد و مدّت زمانی با هم زندگی کردند و آن مرد نیکوکار، که به پدر و مادر نیکی میکرد به سود کلانی رسید و پاداش نیکوکاریش را گرفت، حضرت موسی ـ علیه السلام ـ فرمود:

«اُنْطُرُوا اِلی الْبِرِّ ما بَلَغَ بِاَهْلِهِ؛ به نیکی بنگرید که چه پاداش سودمندی به صاحبش میبخشد»

منبع: اندیشه قم

قدیمی ترین مسجد ایران

این مسجد از بناهای قدیمی و کم نظیر فرهنگ و تمدن اسلامی است که بنا بر منابع مکتوب متعلق به قرن اول هجری است که در روستای فهرج(25 کیلومتری جنوب‌شرقی یزد و در کنار راه اصلی یزد-بافق) قرار دارد.

نقشه‌ مسجد بسیار ساده است؛ شبستانی با سه دهانه دارد که دهانه‌ی میانی بزرگتر از دو دهانه‌ی چپ و راست آن است. میان‌سرای کوچک مسجد، از جنوب به سه دهانه‌ی شبستان و از شرق و غرب هر یک به دو دهانه به هم راه دارد. پوشش صفّه‌ها همچون نیم‌گنبدی ساده است؛ درست مانند آن‌که یکی از گنبدهای ساسانی را به دو نیم کرده باشند. جای محراب اصلی شبستان، نخست یک تو‌رفتگی راست گوشه بوده که بعدها محراب کاه‌گلی را درون آن کنده‌اند.



یکی ازویژگی‌های جالب این مسجدسه درنمای گلین است که باگچ‌بری روی دیوار شرقی نگاشته شده وبارنگ اُخرایی تزیین شده است.

تک مناره‌ی این مسجد علاوه بر زیبایی چشم‌گیرش، جزو معدود مناره‌های گلینی است که در قرن پنجم ه.ق به مسجد اضافه شده است.
مجموعه شهدای فهرج نیز در واقع یادگاری از اولین شهدای اسلام(سال 32 ه.ق) در یزد است.

از جمله‌ی این شهدا می‌توان به «حویطب‌بن هانی» (خواهرزاده‌ی حضرت علی(ع) و «عمربن عاصم» اشاره‌ کرد.

در قرن هشتم ه.ق امیر مبارزالدین محمد(سر سلسله‌ی حکومت آل مظفر) بقعه و ضریحی در این مکان ساخت و موقوفاتی بر آن مقرر کرد.
امروزه در این مجموعه علاوه بر بقعه‌ی حویطب‌بن هانی، آب انبار و صفه‌هایی در مجاورت آن دیده می‌شود.

منبع: انتخاب

شخصیت شناسی مردان از روی لباس

خوش‌پوش بودن، تمیز بودن و مرتب بودن برای انسان یک حسن است اما ملاک اصلی برای زندگی نیست و این کار اشتباهی است که بعضی‌ها تمام زندگی‌شان را صرف خرید لباس‌های مارک و برند می‌کنند.

زنان برای فهم روحیات و خصوصیات مردان باید به هزار حیله متوسل شوند و شش دانگ حواسشان را جمع کنند تا بتوانند شناخت کافی نسبت به مرد زندگی‌شان به دست بیاورند. شما هم اگر جزو خانم‌هایی هستید که می‌خواهید همسر یا نامزدتان را بهتر بشناسید، می‌توانید از نوع لباس پوشیدنش به ویژگی‌های اخلاقی او پی ببرید و بهترین و درست‌ترین عکس‌العمل را در مقابل او انجام دهید. به‌خاطر داشته باشید هرچه شناخت شما کامل‌تر و درست‌تر باشد و انتخاب بهتری داشته باشید، زندگی مشترک شیرین‌تری را تجربه خواهید کرد.

رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر درون

در بحث روانشناسی مبحثی به نام «روانشناسی رنگ» وجود دارد که شدیدا در روحیه انسان تاثیرگذار است. به‌عنوان مثال رنگ قهوه‌ای یک رنگ مرده و بی‌جان بوده که در تضاد با رنگ قرمز است، یا رنگ آبی آرام‌بخش است. به خاطر همین است که می‌گویم دریا آرام‌بخش است. رنگ مشکی را من به عنوان رنگ عزا قبول ندارم، به نظر من رنگ مشکی هیبت و زیبایی خاص خودش را دارد. رنگ سفید واقعا به نظرم صلح می‌آورد و ناخودآگاه آرامش را به شما هدیه می‌دهد. به همین دلایل می‌شود از روی رنگ لباس افراد به ویژگی‌های اخلاقی‌شان پی برد. طبیعتا کسی که از رنگ‌های شاد استفاده می‌کند آدم فعال و شادی است و روحیات درونی‌اش زنده است و بالطبع هر که از رنگ‌های سرد و بی‌روح استفاده کند آدم شاد و سرحالی نیست.

آنهایی که تی‌شرت‌ها و پولیورهای یقه هفت می پوشند

در پولیورهای یک مرد جنس و نوع آن به اندازه ترکیب و بافتش اهمیت دارد. مردانی که از این مدل لباس‌ها استفاده می‌کنند، مردان خودخواهی هستند که در درجه اول به خودشان اهمیت می‌دهند و بیش از آنکه به شما عشق و محبت بدهند هدف‌شان این است که از شما عشق و محبت بگیرند. زودرنج هستند و بالطبع خیلی هم زود به آنها برمی‌خورد، توقع دارند که شما احترام‌شان را نگه دارید و تحمل کوچک‌ترین بی‌احترامی را ندارند.

آنهایی که تی‌شرت‌ و پیراهن‌های گشاد روی شلوار انداخته می پوشند

مردهایی که به این نوع پوشش علاقه دارند خیلی راحت‌طلب هستند و زندگی آرام و بی‌سروصدایی دارند و حرف مردم برایشان مهم نیست و اصلا افراد دهن‌بینی نیستند. از کنار مشکلات به‌راحتی رد می‌شوند و آنها را جدی نمی‌گیرند. بیش از هرچیزی در زندگی به دنبال آرامش هستند و برای رسیدن به آرامش از هیچ کاری دریغ نمی‌کنند. در پول خرج کردن هم خیلی راحت هستند و پول را برای خرج کردن می‌دانند نه برای جمع کردن.

بلوزهای یقه اسکی و پیراهن‌های یقه ایستاده

مردهایی که به این نوع پوشش علاقه دارند، خیلی محافظه‌کار هستند و در کل با مسائل منطقی برخورد می‌کند، اصلا احساساتی نیست اما در عین حال عاشق خانواده و همسرش است. سیاستمدار است و با حساب و کتاب کار می‌کند. بدون فکر حرف نمی‌زند و بدون فکر عمل هم نمی‌کند. خیلی دیر قول می‌دهد اما وقتی قولی را به شما بدهد محال است آن را زیر پا بگذارد.

مردانی که دستمال گردن می‌بندند

مردانی که از دستمال گردن استفاده می‌کنند افرادی با اعتمادبه‌نفس هستند و در ضمن سخاوتمندند. اهل تجملات و پول خرج کردن هستند و علاقه خاصی به مادیات دارند. به‌طور کلی پول در زندگی این افراد نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. اصولا به سلامت بدنشان خیلی اهمیت می‌دهند و در زندگی به دنبال رفاه هستند و همسری را انتخاب می‌کنند که مثل خودشان باشد. آنها به رستوران‌های پرزرق و برق علاقه دارند و از لباس‌های کلاسیک استقبال می‌کنند.

کفش‌هایی که شخصیت مردان را آشکار می‌کنند

هیچ چیزی در مرد گویاتر از کفش او نیست، یک ضرب‌المثل ایتالیایی است که می‌گوید: «اگر می‌خواهی مردی را بشناسی اول به کفش او نگاه کن.» از آنجاکه مدل‌های متفاوتی از کفش‌های مردانه در بازار وجود دارد ما آنها را به بخش‌های کلی تقسیم کردیم؛

کفش‌های نوک چهارگوش

این کفش‌ها پا را بزرگ‌تر از حد واقعی نشان می‌دهند. مردی که این مدل کفش را انتخاب می‌‌کند مردی صادق، راستگو و قابل اعتماد است و از لحاظ روحی هیچ مشکلی ندارد. اعضای خانواده او را دوست دارند اما مرد فداکاری نیست و به دیگران تاحدی کمک می‌کند که خودش به دردسر نیفتد.با مردی که کفش چهارگوش می‌پوشد چگونه برخورد کنیم؟

شما به راحتی می‌توانید به او اعتماد کنید. اگر انتقادی از او دارید مستقیما به او نگویید چون از انتقاد خوشش نمی‌آید. برای این کار بهتر است ابتدا یکی از نکات قوت او را برایش بازگو کرده سپس خیلی آرام از او انتقاد کنید. اما اگر می‌خواهید از او تشکر و قدردانی کنید، بهتر است این کار را خیلی مستقیم انجام دهید. گذشته از این موارد او مردی است که می توانید به او تکیه کنید و مطمئن باشید که پشت شما را خالی نخواهد کرد.

کفش‌های نوک گرد

کفش‌های نوک گرد نشانه قدرت و مردانگی است. مردانی که به این مدل کفش علاقه دارند کمی دیکتاتور هستند و همیشه با دیسیپلین زندگی می‌کنند.

زندگی آنها قوانین خاص خودش را دارد که به هیچ عنوان نباید زیرپا گذاشته شود. این مرد، لاک تنهایی دارد و هروقت که دلش بخواهد در آن لاک فرو می‌رود. پس در این شرایط بهتر است از او دوری کنید.

با مردی که کفش نوک گرد به پا می‌کند چگونه برخورد کنیم؟

مهم‌ترین نکته در مورد این مرد، رعایت قوانین زندگی‌اش است، بنابراین پیش از هرچیز لازم است که با قوانین او آشنا شویم و حتی‌المقدور آنها را رعایت کنید. اگر هم با یکی از قوانین او مشکل دارید باید با حرف او را متقاعد کنید. شما با این کار می‌توانید به هدف‌تان برسید مشروط به اینکه تا به حال تخطی نکرده باشید.

کفش‌های ورزشی

مردانی که علاقه به کفش‌های ورزشی دارند و غالبا کفش‌های ورزشی به پا می‌کنند، خیلی عاشق طبیعت هستند، اهل شلوغی نیستند و از مکان‌های شلوغ فراری‌اند و هیچ چیزی به اندازه طبیعت آنها را آرام نمی‌کند. مهم‌ترین زن در زندگی آنها مادرشان است و اما خودشان تمایلی به تشکیل خانواده و ازدواج ندارند، ولی ممکن است در سنین بالا تن به ازدواج بدهند.

با مردی که کفش ورزشی می‌پوشد چگونه برخورد کنیم؟

این مرد بیش از هرچیزی در زندگی به دنبال یک دوست صمیمی است تا بتواند درددل‌هایش را با او بازگو و بتواند به‌راحتی با او صحبت کند بدون اینکه توقعی داشته باشد. اگر می‌خواهید به او نزدیک شوید باید کاری کنید که با شما راحت باشد. به او پیشنهاد دهید با هم به پیک‌نیک بروید و هروقت می‌خواهید هدیه‌ای برایش بخرید هیچ‌وقت سراغ گل‌های مصنوعی نروید. این مرد همانقدر که به طبیعت علاقه‌مند است، از چیزهای مصنوعی متنفر است.

کفش‌های نوک باریک و ظریف

مردانی که این مدل کفش را انتخاب می‌کنند مردانی کم‌جرات و محافظه‌کار هستند. این مردها اهل رفیق‌بازی‌اند و اصلا مسئولیت‌پذیر نیستند و تا جایی که می‌توانند از بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند. زندگی مجردی را به زندگی متاهلی ترجیح می‌دهند اما چون دم‌دمی مزاج هستند در دوران مجردی دوست دارند متاهل باشند و در دوران متاهلی هم دوست دارند، مجرد باشند.

با مردی که کفش نوک باریک و ظریف می‌پوشد چگونه برخورد کنیم؟

هیچ‌وقت سعی نکنید او را مجبور به انجام کاری کنید چون نتیجه‌ای جز پشیمانی ندارد، اجازه دهید خودش به نتیجه درست برسد. هرچند که زندگی کردن با این مرد خیلی سخت است اما اگر کمی صبور باشید می‌توانید از ویژگی‌های منفی او ویژگی‌های مثبتی خلق کنید. تنها کاری که باید انجام دهید اول از همه صبر است و بعد از آن کمی خلاقیت!

مردان جسور

کلاه نزد مرد نشانه جسارت و جرات اوست و گاهی نیز نشانه عدم سلامت مزاج است. اما آنچه خیلی اهمیت دارد، اندازه کلاه است، چون رابطه مستقیمی با میزان احساس مسئولیت مرد دارد. هرچه کلاهی که همسر شما روی سرش می‌گذارد بزرگ‌تر باشد، نشان‌دهنده این است که او مردی استقلال‌طلب و حاکم است.

با مردی که تی‌شرت گشاد می‌پوشد چگونه برخورد کنیم؟

در ساده‌ترین کلام بگوییم؛ هرکاری دلتان می‌خواهد انجام دهید اما آرامش او را نگیرید و اجازه بدهید راحت زندگی کند. برای این کار باید به طور کلی با غر زدن خداحافظی کنید و گلایه را کنار بگذارید. مزاحم خواب و خوراک او نشوید، خوابش باید به اندازه باشد و غذایش هم باید سروقت آماده شود. خلاصه کلام اینکه هرکاری از دست‌تان برای فراهم کردن آرامش او برمی‌آید، انجام دهید.

با مردی که از دستمال گردن استفاده می‌کند چگونه برخورد کنیم؟

اگر همسر شما جزو این گروه از مردان است باید بدانید که به هیچ‌وجه دوست ندارد شما را در حالت نامرتب و بی‌حوصله ببینید. این مرد اعتقاد دارد که برای زندگی کردن به دنیا آمده است بنابراین سعی می‌کند در تمام لحظات زندگی شاد و خوش باشد. اگر روزی بیمار شدید اصلا نباید از او انتظار پرستاری داشته باشید او قطعا شما را نزد پزشک می‌برد و اگر احتیاج داشته باشید برایتان پرستار هم می‌گیرد اما به‌طور قطع خودش پرستاری از شما را به عهده نخواهد گرفت.

با مردی که بلوز یقه اسکی و پیراهن‌های یقه ایستاده می‌پوشد چگونه برخورد کنیم؟

از آنجا که او اهل مشورت کردن است باید در انجام کارها با او مشورت کنید و هیچ تصمیمی را بی‌هماهنگی با او اتخاذ نکنید. این مهم‌ترین اصل کنار آمدن با چنین مردی است. اهل جروبحث نیست اما از تبادل‌نظر و گفتمان خوشش می‌آید، بنابراین به راحتی می‌توانید با صحبت کردن نظر خودتان را به او بقبولانید. چون خودش نسبت به قول‌هایی که به شما می‌دهد پایبند است درنتیجه از شما نیز توقع دارد که روی حرف‌هایتان بایستید.

با مردی که کلاه سرش می‌گذارد چگونه برخورد کنیم؟

از آنجاکه مردی استقلال‌طلب است باید در هرشرایطی طوری رفتار کنید که او احساس نکند استقلالش تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. او مردی است که از ریاست خوشش می‌آید اما تشنه آن نیست، بنابراین می‌توانید با استفاده از سیاست‌های زنانه‌تان او را آرام نگه دارید. این مرد را می‌توانید به‌راحتی آرام کنید اما بحث کردن با او هیچ فایده‌ای نخواهد داشت.

من آدم مهربانی هستم و به دنبال جنگ و جدل نیستم. عاشق آرامش و سفرم حتی در مواقعی که عصبانی ‌می‌شوم، عصبانیتم را در خودم فرو می‌برم و آن را بروز نمی‌دهم. خانواده‌دوست هستم و برای رفیق هرکاری که از دستم ساخته باشد، انجام می‌دهم. اگر کسی از من کمک بخواهد شک نکنید که تا ته خط با او خواهم رفت. عاشق سفرهای خارج از کشور هستم و اهل ماشین بازی‌ام.

مردانی که عاشق ساعت مچی هستند

مردی که ساعت مچی گران قیمت به دست دارد و آستین لباسش را به اندازه‌ای که ساعتش مشخص شود بالا می‌زند مثل قهرمان جنگی است که همیشه باید آن علامت قهرمانی را به سینه بزند. این مرد فاقد اعتمادبه‌نفس است و در این ساعت گران قیمت به دنبال اعتمادبه‌نفس گمشده‌اش می‌گردد. او در انتخاب همسر هم همین‌طور رفتار می‌کند و همسر آینده‌اش باید شخصی باشد که اعتمادبه‌نفس او شود و او بتواند با افتخار همسرش را به همه معرفی کند.

کسانی که دنبال مارک و برند هستند

خوش‌پوش بودن، تمیز بودن و مرتب بودن برای انسان یک حسن است اما ملاک اصلی برای زندگی نیست و این کار اشتباهی است که بعضی‌ها تمام زندگی‌شان را صرف خرید لباس‌های مارک و برند می‌کنند. اینکه شما حس زیبایی‌شناسی داشته و برای لباس‌هایی که می‌پوشید از قبل طراحی ذهنی داشته باشید، خیلی خوب است اما نه در حدی که دیگر بخش‌های زندگی‌را تحت‌الشعاع قرار دهد.0

باید باتوجه به استایل و قد بلند یا قد کوتاه بودن یا چاغ و لاغر بودن مدل لباسی را که می‌پوشیم انتخاب کنیم یا حتی مدل مو مهم است که با استایل و شخصیت شما هماهنگ باشد. فرهنگ لباس زیبا پوشیدن چندسالی است که در جهان اپیدمی شده، به‌خصوص در ایران رشد بیشتری داشته است.

منبع: عصرایران