آیه به جهت زیادی رزق
آیه به جهت زیادی رزق به تجربه رسیده آن که در هر روز بخواند آیه مبارکه و من یتق الله تا آخر آیه ۳ سوره طلاق را سه مرتبه بعد از نمازهای واجب یا سه مرتبه صلوات در اول آن و سه مرتبه صلوات در آخر آن بخواند موجب وسعت رزق خواهد بود. ان شاء الله . وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ...
ختم سوره اذا وقعه
ختم سوره اذا وقعه جهت وسعت رزق ابتدا کند از شب جمعه و در شب جمعه دیگر ختم کند و در هر شب پنج مرتبه سوره اذا وقعه را بخواند و بعد از هر مرتبه این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیَّباً بِغَیْرِ کَدْوً اِسْتَجِبْ دُعائی بِغَیْرِ رَدًّ وَ اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَقْرِ وَ الدَّینِ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِهِ الطّاهِرینَ
ختم اذا وقعه
ختم اذا وقعه به جهت وسعت رزق ابتدا کند از شب شنبه و هر شب سه مرتبه بخواند و شب جمعه هشت بار بخواند تا مدت پنج هفته به همین نحو و قبل از شروع در هر مرتبه از سوره این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ ارْزُقْنا رِزْقاً واسِعاً حَلالاً طَیِّباً مِنْ غَیْرِ کَدْوٍ اِسْتَجِبْ دَعْوَتَنا مِنْ غَیْرِ رَدًّ وَ اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَضْحَتَیْنِ الْفَقْرَ وَ الدَّیْنَ وَ ادْفَعْ عَنّی هذَینِ...
داروى بیمارى و تنگ دستى
داروى بیمارى و تنگ دستى مردى خدمت با سعادت آقا حضرت امام موسى کاظم (ع ) شرف یاب شد و از مشکلات کارى به آقا شکایت کرد که : آقا جان کار من بسته شده و به هر کارى که متوجه مى شوم و دست میزنم ، سودى نمى کنم و به هر حاجتى رو مى آورم آن حاجتم روا نمى شود، چه کنم ؟! حضرت موسى بن جعفر (ع ) فرمودند: بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو: سُبْحانَ اللّهِ الْعَظیمِ وَ...
چهار ذکر در چهار جا
چهار ذکر در چهار جا امام صادق (ع) فرموده است: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد! 1- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده ، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه 171) پناه نمی برد.در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف...
تعقیب نماز عشاء
تعقیب نماز عشاء منقول از متهجد اللَّهُمَّ إِنَّهُ لَیْسَ لِی عِلْمٌ بِمَوْضِعِ رِزْقِی وَ إِنَّمَا أَطْلُبُهُ بِخَطَرَاتٍ تَخْطُرُ عَلَى قَلْبِی فَأَجُولُ فِی طَلَبِهِ الْبُلْدَانَ فَأَنَا فِیمَا أَنَا طَالِبٌ کَالْحَیْرَانِ لا أَدْرِی أَ فِی سَهْلٍ هُوَ أَمْ فِی جَبَلٍ أَمْ فِی أَرْضٍ أَمْ فِی سَمَاءٍ أَمْ فِی بَرٍّ أَمْ فِی بَحْرٍ وَ عَلَى یَدَیْ مَنْ...
دعایی جهت ادای قرض
دعایی جهت ادای قرض دعای بسیار مجرب برای ادای قرض «معاذبن جبل» گوید: روز جمعه ای از نماز با رسول خدا (ص) بازماندم، حضرت فرمود: چه عاملی تو را از نماز جمعه بازداشت؟ عرض کردم. ای رسول خدا! یوحنای طلبی از من داشت و در خانه من در انتظارم بود ترسیدم که مرا باز دارد حضرت فرمود: آیا دوست داری که خدا قرض تو را رد نماید؟ گفتم: آری ای رسول خدا. حضرت فرمود:...
دعا از جهت دزدیده
از جهت دزدیده قدحى پر از آب کرده، وانگشترى در میان آن قدح آب انداز ، واین دعا را بخواند باسم یکى از اهل تهمت که گمان دارى چون باسم دزد برسد انگشترى در گردش آید . اللهم رب السموات والأرض ورب الماء ورب القدح، یا مالک الملک } تؤتی المُلْکَ مَنْ تَشَاء وتَنْزِعُ الْمُلْکَ ِممن تَشاء وتُعِزُّ مَنْ تَشَاء وتُذِلُّ مَنْ تَشَاء بیدِکَ الخَیر اِنّکَ على...
دعایی با هفت پاداش
دعایی با هفت پاداش روایت است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود : هر کس که هر وقت این دعا را بخواند چنان باشد که 360 حج کرده باشد و 360 ختم قرآن کرده باشد و 360 بندهآزاد کرده باشد و 360 دینار صدقه داده باشد ...
دعای برکت در روزی و نابودی دشمن و شفای بیمار
دعای گنج العرش در بعضی از کتب این دعا را از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل و برای آن خواص و اثراب زیادی نوشته اند و از آن جمله است که به خواننده این دعا خدای تعالیسه چیز مرحمت فرماید. اول برکت در روزی، دوم از غیب روزی او می رسد، سوم دشمن او نابود شود و هر کس آن را بخواند یا پیش خو نگاهدارد از شر شیطان و بلیات زمین و آسمان...
دعای رفع خوف و فقر و تنگی سینه
دعای رفع خوف و فقر و تنگی سینه کفعمى در مصباح دعایى نقل کرده و فرموده سید بن طاوس این دعا را براى ایمنى از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف و فقر و تنگى سینه ذکر کرده و آن از ادعیه صحیفه سجادیه است پس هر گاه ترسیدى از ضرر آنچه ذکر شد بخوان آن را این است دعا یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ وَ یَا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ وَ یَا مَنْ...
دعاء خوف از ضرر
دعاء خوف از ضرر کفعمى در مصباح دعائى نقل کرده و فرموده سیّد بن طاوس این دعا را براى ایمنى از سلطان و بلاء و ظهور اعداء و خوف فقر و تنگى سینه ذکر کرده و آن از ادعیه صحیفه سجّادیّه است پس هرگاه ترسیدى از ضرر آنچه ذکر شد بخوان آنرا اینست دعا : یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِهِ وَیا مَنْ یُفْثَاءُ بِهِ حَدُّ الشَّداَّئِدِ وَیا مَنْ اى که گشوده...
دعاء لحفظ الاثاث
بسم آلله آلرحمن آلأرحیم یا حافظا لا ینسى ویا من نعمه لا تحصى ، أنت قلت وقولک آلحق: إنا نحن نزلنا آلذکر وإنا له لحافظون . فالله خیر حافظ و هو أرحم الراحمین . هذا امانتک یا أمیر المؤمنین – علیه السلام - . بسم آلله آلرحمن آلأرحیم یا حافظا لا ینسى ویا من نعمه لا تحصى ، أنت قلت وقولک...
دعاء حفظ
دعاء حفظ بسم الله الرحمن الرحیم یا حافظا لا ینسى یا من نعمه لا تحصى انت قلت و قولک الحق انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین بسم الله الرحمن الرحیم یا ماجد یا واحد یا کریم اتوجه الیک بمحمد نبیک نبی الرحمة یا محمد یا رسول الله انی اتوجه بک إلى الله ربک و...
منبع: http://www.quransaed.ir
درجات
بهشت بر اساس تعداد آیات قرآن تقسیم شده است و هر کس هر مقدار که با قرآن آشنا
باشد درجات بهشت را طى مىکند.
براى تلاوت قرآن کریم فضایل،
آثار و فواید دنیایى و آخرتى فراوانى بیان شده است: بارورى ایمان، صفاى
دل، تخفیف گناهان، عبادت برتر، برخوردارى از ثواب فرشتگان و پیامبران، همنشینى
با فرشتگان، پیمودن درجات کمال و ترقى در بهشت، درمان بیمارىهاى
روحى، رفع غم و اندوه، روشنایى دیدگان، مونس تنهایى، عمر با برکت،
استجابت دعا، صفاى خانه، رفع عذاب از پدر و مادر و....
شایان توجه است که پیمودن مراتب کمال قرائت، همچون رسیدن
به مرحله تدبّر و عمل، مستوجب کمال ثواب و رضاى الهى و دریافت خیرات
بیشتر و بهتر مىشود.
اهمیت و فضیلت قرائت قرآن تا چه اندازه است؟
براى قرائت قرآن، در کلمات گهربار پیشوایان معصوم(ع) فضایل و آثارى بیان شده که موجب رشد و پرورش روح و روان آدمى مىشود.
همین
فضایل و آثار باعثگردیده که تلاوت و قرائت قرآن از
اهمیت بسیارى برخوردار باشد. اکنون به برخى از این فضایل و آثار اشاره
مىکنیم:
1-سعادتمندى:
پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «اگر زندگى سعادتمندان و مرگ شهدا و نجات
در روز جزا و امنیت در روز هراس و نور در روز ظلمت و سایبان در روز حرارتِ
شدید و سیراب شدن در روز عطش و ارزش و سنگینى در روز سبکى اعمال را مىخواهى،
پس قرآن را مطالعه کن، چرا که قرآن یادآور خداى رحمان و حافظ از شیطان
و عامل برترى در ترازوى اعمال است»
در حدیث دیگر مىفرماید: «هر کس قرآن بخواند، گویى به مرتبه پیامبرى رسیده است، جز آن که بر او وحى نمىشود!»
2-بارورى ایمان: امیرمؤمنان على(ع) فرمودند: «بارورى و رشد ایمان با قرآن خواندن به دست مىآید»
3-استجابت دعا: امام حسن مجتبى(ع) فرمود: «هر کس قرآن بخواند ـ بلافاصله یا با کمى تأخیر ـ دعایش مستجاب خواهدشد»
4-نورانیت و افزودن خیر و برکت خانه: پیامبراکرم(ص) فرمود: «خانههایتان را با تلاوتقرآن نورانى کنید و آنها را همچون یهود و نصارا ـ که نماز و عبادت را در خانهها تعطیل کرده، تنها در کنیسه و کلیسا انجام مىدهند ـ به گورستان تبدیل نکنید. هنگامىکه در خانهاى زیاد قرآن خوانده شود، خیر و برکت آن فزونى یابد و اهل خانه مدتها از آن لذت خواهند برد و همانگونه که ستارگان براى زمینیان مىدرخشند، [این خانه] نیز براى آسمانیان مىدرخشد»
5-غفران گناهانِ پدر و مادر: امام صادق(ع) مىفرماید: «خواندن قرآن از روى مصحف، عذاب پدر و مادر را سبک مىکند، گرچه کافر باشند».[6]6-افزایش مدّت بینایى: امام صادق(ع) فرمود: «هرکس قرآن را از رو [با نگریستن بر آیات] بخواند، از بینایىاش براى مدت طولانى لذت خواهد برد»
7-آمیخته شدن قرآن با گوشت و خون قارى: امام صادق(ع) فرمود: «هر جوان مؤمنى که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته خواهد شد»
8-صفاى دل: پیامبراکرم(ص) فرمود: «بدون شک این دلها زنگار مىگیرند; همچنان که آهن زنگ مىزند. عرض شد: صیقل آن به چیست؟ فرمود: قرائت قرآن»
9-بهترین عبادت: پیامبر(ص) فرمود: «بهترین عبادتِ امتِ من، تلاوت قرآن است»
10-بخشش گناهان، نوشته شدن حسنه و پاک شدن گناهان.»
چرا در شبهاى ماه مبارک رمضان، قرائت سورههاى خاصى از قرآن کریم، تأکیدشده است (مثل: خواندن سوره عنکبوت، دخان و...) که خواندن آن ثواب بیشترى دارد؟
تلاوت قرآن کریم، در همه حال ارزشمند است، زیرا همه قرآن، کلام خداست و خواندن همه سورهها فضیلت و ثواب دارد، در عین حال، خواندن بعضى از سورهها در بعضى اوقات ـ به دلیل مصالحى که خداوند و چهارده معصوم(ع) از آن آگاهندـ ثواب بیشترى دارد.
منظور این روایات، فقط خواندن آیات نیست، بلکه خواندن، مقدمهاى براى فهم قرآن است و درک آن نیز در جاى خود، مقدمهاى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است. بهطور قطع، اگر مسلمانان از مفاد سورههاى قرآن در زندگى خود الهام بگیرند، همه پاداشها و خواستههاى مشروع دنیا و آخرت را از آن خود خواهند کرد.
سفارش پیامبر و امامان معصوم(ع) به خواندن برخى سورهها در اوقات خاص، مسلّماً حکمتهایى دارد که ممکن است عقل بشر به برخى از آنها نرسد، ولى مهربانى و لطف خدا و اولیایش مانع از آن مىشود که بشر از آثار خیر مخفى بر خود محروم گردد. ضمن اینکه یکى از اسباب تأکید بر قرائت سوره دخان در شب قدر، مطرح شدن شب قدر در آن سوره است.
بنابراین، همه سورهها و آیات قرآن را باید خواند و در آن تدبّر کرد، ولى بهتر است به سورهاى که آثار ذکر شده براى آن، متناسب با نیاز انسان باشد، متوسل شد.
بهترین مزد و ثواب براى قاریان قرآن، از نظر قرآن چیست؟
قرآن کریم مىفرماید: (اِنَّ الَّذینَ یَتلونَ کِتـبَ اللّهِ واَقاموا الصَّلوةَ واَنفَقوا مِمّا رَزَقنـهُم سِرًّا وعَلانِیَةً یَرجونَ تِجـرَةً لَن تَبور لِیُوَفِّیَهُم اُجُورَهُم ویَزیدَهُم مِن فَضلِهِ اِنَّهُ غَفورٌ شَکور) کسانى که کتاب الهى را تلاوت مىکنند و نماز را به پاى مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهایم، پنهان و آشکار انفاق مىکنند، تجارتى[ پر سود] و بى زیان و خالى از کساد را امید دارند. [آنها این اعمالصالح را انجام مىدهند]تا خداوند اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بیفزاید که او آمرزنده و شکرگزار است.
بدیهى است که منظور از تلاوت در اینجا، قرائت سطحى و خالى از تفکر و اندیشه نیست، بلکه خواندنى است که سرچشمه فکر و اندیشه و در نتیجه، عملصالح باشد. در روایات اسلامى نیز به برخى از پاداشهاى قاریان قرآن اشارهشده; از جمله:
خداوند به قارى قرآن پاداش عظیمى خواهد داد. پیامبراکرم(ص) فرمود: «هر کس براى رضاى خدا و آگاهى عمیق در دین، قرآن بخواند، ثواب فرشتگان و انبیا و رسولان را خواهد داشت»
امام کاظم(ع) مىفرماید: «درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است. به قارى قرآن گفته مىشود: بخوان و[ در مراتب بهشت] بالا برو. سپس مىخواند و مقامش بالامىرود»
اگر قرآن را با صوت بخوانیم اجرمان چه قدر است؟ و اگر بدون صوت بخوانیم چهطور؟
مقدار اجر و ثواب را خدا مىداند. پیامبراکرم(ص) مىفرماید: «قرآن را با صوتهاى خویش زیبایى بخشید، زیرا صوت زیبا بر زیبایى قرآن مىافزاید.»
با توجه به اینکه آیات قرآن سخنان خداوند است و خدا از اول کامل بوده، پس ارزشگذارى آیات قرآن براى چیست که فلان سوره ثواب بیشترى دارد؟ (در مفاتیح این ارزشها آمده است).
باید دانست اگر تفاوتى در سورهها از نظر ارزش، وجود داشته باشد، به کامل بودن خدا ارتباطى ندارد، چرا که ممکن است خداى متعال و حکیم از روى حکمت و به جهت مصلحت، بعضى از سورهها را از نظر فصاحت و بلاغت یا مفهوم و محتوا بر بعضى دیگر و یا بعضى از آیات را بر بعضى دیگر برترى داده باشد; همانطور که در خلقت انسانها، بعضى از آنها را بر برخى دیگر ـمانند انبیا بر مردم عادىـ برترى داده است. هر یک از آیات یا سورههاى قرآن به گلهایى مىماند که بوى دلرباى مخصوص خویش دارد.
ممکن است نسبت به یک سوره توجه خاصى شده باشد که این مطلب با بررسى اهداف و مقاصد آن سوره تا حدى روشن مىشود; مثلا اگر سورهاى به مسائل اخلاقى در سطح عمومى مردم و جامعه پرداخته باشد، مانند سوره نور و آیات حجاب، چون عموم مردم درگیر این مسائلاند، نسبت به این سوره توجه خاصى شده است. سورههاى دیگر نیز با توجه به مقتضاى مفاهیم آن و نیاز جامعه و عموم مردم مورد توجه خاص قرار گرفته است.
بنابراین شناخت مفاهیم یک سوره و درک نیاز جامعه و مشکلات آن مىتواند به روشن شدن علل این ارزشگذارىها کمک کند. از طرفى باید دانست که برخى از روایات وارده در مورد ارزش و خاصیت سورهها، بىپایه و بىاعتبار است; چنانکه «میر سیدشریف جرجانى» در حواشى کشاف در آخر «تفسیر فاتحة الکتاب» و «ابنالجوزى» در الموضوعات و «سیوطى» در اللئالى المصنوعه اکثر احادیثى که از «ابىّبنکعب» در فضایل سورهها نقل شده کذب و موضوع (جعلى) مىداند.
لطفاً درباره خواندن قرآن و آثار آن در زندگى انسان و اینکه انسان با خواندن قرآن چه پیشرفتهایى مىتواند در زندگى داشته باشد، توضیح دهید.
قرائت قرآن در زندگى مسلمان، آثار زیادى مىتواند داشته باشد; از جمله:
1-قرائت
قرآن، ذکر خداوند است. با ذکر خدا دلها آرام مىگیرد. آرامش روحى، زندگى روزمره
انسان را به سوى خوشبختى سوق مىدهد.
2-چون قرآن،
قانون اساسى اسلام است با خواندن و توجه به معانى قرآن مىتوان به رفتار و چگونه
زیستن خود شکل داد.
3-قرائت قرآن، شعار اسلام است و پیامبر و امامان معصوم به قرائت قرآن با صداى بلند، در مکانها و زمانهاى مختلف و آهنگ خوش تأکید داشتهاند، لذا قرائت قرآن مىتواند موجب تقویت دین و نظام اجتماعى مسلمانان گردد.
4-حفظ و قرائت قرآن، موجب تقویت حافظه مىگردد و در نتیجه در زندگى مسلمان تأثیر مىگذارد و موجب پیشرفت در کارهاى علمى او مىگردد.
از ذکر آثار دیگر صرف نظر مىکنیم و شما را به خواندن روایتهاى نورانى اولیاى معصوم(ع) در اینباره ارجاع مىدهیم.
آیا مطالب کتابهایى که در آنها نوشته مثلاً اگر فلان آیه را هزار مرتبه بخوانى، به مکه مىروى یا اگر فلان آیه را بر روى بازو ببندى موجب قدرت مىشود، درست است؟
1-قرآن کریم، مایه هدایت و رحمت است. این کتاب شریف و کلام لطیف، مربّى و راهنماى انسان در رسیدن به کمال نهایى و نزدیک شدن به خداست و او را بهسوى خیر و سعادت سوق مىدهد. هدف اصلى و مهمترین فایده آن، انسانسازى و تربیت بشر است. فواید و آثار دیگر، هدفى فرعى بهحساب مىآیند.
2-اصل اینکه خواندن سورهها و آیات قرآن، آثار و فواید خاصى دارد، جاى شک و تردید نیست و در این مورد روایات، تواتر معنوى دارند، امّا در هر مورد باید به روایت معتبر استناد کرد; یعنى اگر بخواهیم بگوییم فلان سوره یا آیه فلان اثر یا فایده را دارد، باید با استناد به روایت معتبر چنین سخنى را بگوییم.
3-در برخى روایات آمده است که خواندن و قرائت سورههاى قرآن، فواید متعددى دارد; از جمله: امامصادق(ع) فرمود: «کسى که همه روزه، قرائت سوره عمّ یتساءلون را ادامه دهد، سال تمام نمىشود، مگر اینکه خانه خدا را زیارت مىکند» و نیز فرمود: «هر کس به خواندن سوره مریم(س) مداومت کند، از دنیا نخواهد رفت، مگر اینکه خدا به برکت این سوره، او را غناى نفس مىبخشد و از نظر مال و فرزند بىنیاز مىکند»
منظور این روایات، فقط خواندن آیات نیست، بلکه خواندن، مقدمهاى براى فهم قرآن است و درک آن نیز در جاى خود، مقدمهاى براى محقق ساختن دستورهاى آن در زندگى فردى و اجتماعى است و بهطور قطع اگر مسلمانان از مفاد سورههاى قرآن در زندگى خود الهام بگیرند، همه پاداشها و خواستههاى مشروع دنیا و آخرت را از آنِ خود خواهند کرد.
4-یکى از عوامل مؤثر در سرنوشت انسان، خواندن قرآن و دعا است، امّا خداوند حکیم براى هدایت بشر به کمال، عوامل و اسباب دیگرى نیز مانند: عقل، علم، مشورت، کمک گرفتن از وسائل عادى، دارو و درمان، پرهیز از چیزهایى که بر جسموجان [روح] انسان تأثیر منفى دارد و... را آفریده و آیات قرآن نیز انسان را به کمک جستن و بهرهمندى از این اسباب، سفارش فرمودهاست.
زندگىِ ما چگونه و به چه علت با خواندن قرآن زیبا مىشود؟
اگر ما به آثار خواندن قرآن توجه و قرآن را مانند دوستى در زندگى انتخاب کنیم، آیاتش را بخوانیم و در معانى آسمانىاش تفکر کنیم، پس از مدتى زندگىمان سرشار از نور، روشنایى، طراوت و زیبایى خواهد شد.
ما در نیایشى پیش از تلاوت قرآن از خدا مىخواهیم: «خدایا! رغبت مرا به قرآن افزون گردان و آن را مایه روشنایى دیده و درمانِ بیمارىهاى دل و از بین رفتن غمواندوه من قرار ده. خدایا! زبانم را به خواندن قرآن بیارا و چهرهام را با آن زیبا، بدنم را با آن قدرتمند و ترازوى اعمالم را سنگین کن».
و در نیایشى که هنگام ختم قرآن مىخوانیم، به خداوند مىگوییم: «خدایا! قرآن را در دنیا همراه ما، در گور انیس ما، در قیامت شفاعت کننده ما، بر پُل صراط مایه روشنایى، در بهشت همنشین، در برابر آتش دوزخ پوشش و براى اجراى کارهاى نیک، راهنماى ما قرار ده»
آیا قرآن براى تمامى امور زندگى به درد ما مىخورد؟
قرآن براى همه امور زندگى انسان پیام دارد; خود مىگوید: (نَزَّلنا عَلَیکَ الکِتـبَ تِبیـنـًا لِکُلِّ شَىء) ما قرآن را که براى هر چیز بیانى است بر تو نازل کردیم. در جاى دیگر مىگوید: (ما فَرَّطنا فِى الکِتـبِ مِن شَىء) ما هیچ چیز را در این کتاب فروگذار نکردیم. از آنجا که قرآن، مشعل نور و کتاب هدایت است، پرتو نورش را تا آنجا که مىخواهد هدایت کند، مىتاباند. البته این به آن معنا نیست که ما از قرآن انتظار داشته باشیم راه هواپیماسازى یا کشف بیمارىهاى سخت و ساختن موشکهاى قارهپیما را نیز آموزش دهد، زیرا قرآن، کتابِ آموزش هواپیماسازى یا موشکسازى و یا... نیست، امّا در همه این زمینهها حرفهایى براى گفتن دارد. اولین سورهاش انسانها را به خواندن دعوت مىکند:(اقرأ باسم ربّک)
گرفتارى بزرگ انسانِ امروز، نداشتن و یا ساختن سلاحهاى پیشرفته نیست; گرفتارى بزرگ او آن است که نمىداند از این ابزارها چگونه استفاده کند. قرآن راه درست استفاده کردن از همه امکانات و ابزار زندگى را به انسان مىآموزد. به او مىآموزد که با کشف آهن، آن را در راه منافع مردم به کار گیرد: (واَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ ومَنـفِعُ لِلنّاسِ.( آهن را آفریدیم که در آن نیروى سخت و منافعى براى مردم وجود دارد، نه در راه نابودى و کشتار آنان: (ولا تَقتُلُوا النَّفسَ الَّتى حَرَّمَ اللّه... و کسى را که خداوند کشتن آن را حرام شمرده نکشید.
اگر از آغاز تا پایان به آیات و سورههاى قرآن نظرى بیفکنیم، خواهیم دید که قرآن، بهترین شیوهها را براى زندگى دنیایى همراه با سعادت به انسانها نشان داده است. زندگى همراه با عزت، سربلندى، برادرى و بزرگوارى، نه همراه با ظلم و بیداد و ستم.
مىگویند: قرائت قرآن یکى از واجبات است و باید قرآن را خواند. ما هم مىخوانیم، ولى چرا حال ما که قرآن مىخوانیم با آن کسى که نمىخواند فرقى نمىکند؟ من که قرآن مىخوانم در امتحانات خود موفق مىشوم و آن هم که قرآن نمىخواند، در امتحانات خود موفق مىشود، پس چه فایدهاى دارد؟
خداوند متعال مىفرماید:(فَاقرَءواْ ما تَیَسَّرَ مِنَ القُرءان:) چه از قرآن میسّر مىشود بخوانید.
قرآن، کتاب الهى و وسیله نجاتى است که از طرف خداوند براى هدایت و تکامل انسانها نازل شده است، تا آن را بخوانند و بفهمند و با عمل به دستورهایش رستگار و سعادتمند شوند.
باید توجه کرد هر عملى اثر خاصى دارد. خواندن و انس با قرآن آثار فراوانى در انسان دارد و باعث رشد معنوى و برکت و موفقیت بیشتر در کارهاى وى مىشود و در نهایت، به بهترین راه هدایت مىشود، ولى اثر آن قبول شدن در امتحان نیست و اینگونه نیست که هر کس قرآن نخواند در امتحان قبول نشود. قبول شدن در امتحان اثر و ثمره سعى و تلاش و کوشش انسان است. هر کس سعى و تلاش کند، درسش را خوب بخواند، امتحان را خوب پاسخ بدهد، قبول خواهد شد و هر کس تنبلى کند و درسش را نخواند در امتحان موفق نخواهد شد; چنانکه خداوند مىفرماید(واَن لَیسَ لِلاِنسـنِ اِلاّ ما سَعى واَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُرى) و اینکه براى آدمى پاداشى جز آن چه با کوشش خودش انجام داده نخواهد بود * و البته انسان پاداش سعى و عمل خودش را به زودى خواهد دید.
بنابراین شما که قرآن مىخوانید، از برکات و آثار خاص آن بهره مىبرید که هزارانبار ارزشمندتر از قبولى در امتحان و مانند آن است، در حالى که آنها که از قرائت قرآن محرومند از این آثار و برکات بىنصیبند.
آیا با خواندن قرآن مىتوانم در درسهایم موفق بشوم؟
با توجه به اینکه داشتن حافظه قوى براى موفقیت در درسها مؤثر است، خواندن قرآن و حفظ آن هم یکى از عوامل تقویت حافظه به شمار مىرود. پس خواندن و حفظ قرآن، خود باعث موفقیت در درسها مىشود; چنان که تجربه دانشآموزان قارى و حافظ قرآن هم این مطلب را تأیید مىکند.
باید توجه داشت که خواندن وحفظ قرآن نباید فرد را از تلاش و کوشش در درسها باز دارد، بلکه باید با برنامهریزى منظم، هم به کارهاى قرآنى و هم به کارهاى درسىبرسد.
الف) چه سورهاى را بهتر است براى اموات بخوانیم؟
ب) چگونه نیت کنیم؟
ج) آیا مىتوان ثواب خواندن قرآن را به روح مقدس یکى از چهارده معصوم(ع) هدیه کرد؟
الف) خواندن هر سورهاى از
قرآن براى مردگان مفید و داراى ثواب است، ولى امامان معصوم(ع) فرمودهاند:
بهتر است که سورههاى: «الرحمن»، «یس»، «جمعه»، «قدر»، «معوّذتین» (ناس و
فلق)، «اخلاص»، «مُلک» و یا «آیةالکرسى» و... خواندهشود.»
ب) هنگام
خواندن قرآن براى شخصى که از دنیا رفته، همین که نیت کنید براى او مىخوانم
کافى است. اگر شخصى قرآن را براى ثواب بردن خودش تلاوت مىکند، باید
به قصد قربت و نزدیک شدن به خداوند باشد و اگر براى کسى دیگر و به نیابت
از شخص مرده مىخواند و مىخواهد ثواب قرائت را به روح اموات هدیه کند،
باز قصد قربت به خداوند متعال لازم است. به این ترتیب که قرآن را به قصد
قربت به خداوندمتعال تلاوت کند و ثواب آن را به روح اموات هدیه نماید.»
ج) بله، مىتوان ثواب قرآن و اعمال خیر و نیک را به روح مقدس پیشوایان معصوم(ع) هدیه نمود و این کار موجب مىشود ثواب عمل، چند برابر شود.
آیا مىشود معناى قرآن را به جاى خود قرآن خواند و آیا ثواب آن دو یکى است؟
اگر بخواهیم از علوم و معارف بىکران قرآن بهره ببریم، شایسته است به ترجمه و تفسیر آن توجه کنیم، تا در پرتو نور معارف الهى و عمل به آنها اجر و ثواب دنیایى و آخرتى را نصیب خود گردانیم.
باید بدانیم که خواندن متن عربى قرآن، ثواب ویژه دارد و خواندن ترجمه قرآن، جاى آن را نمىگیرد. یکى از مسائلى که در قرآن و روایات پیشوایان معصوم، مورد تأکید فراوان قرار گرفته، خواندن و تلاوت قرآن کریم است و این عمل، یکى از سنتهاى حسنهاى است که علما و اولیا و بزرگان دین در طول تاریخ اسلام، به آن اهمیت زیادى داده و بر آن تأکید کردهاند; گو اینکه خواندن قرآن، سخن گفتن با پروردگار و شنیدن سخنان حضرت ذوالجلال است که نه تنها ثواب و اجر دارد، بلکه زنگار را از دلها زدوده، قلبها را احیا و از فحشا و منکر منع مىکند. هر چند حقّ تلاوت، منحصر به خواندن نمىشود، امّا خواندن و عمل کردن مکمل یکدیگرند. و اگر عمل کردن و حتى خواندن معناى آن، همراه با تلاوت نباشد، قلب انسان به تدریج مىمیرد و یا مانند آهن زنگ مىزند. در آیهاى از قرآن (إنّ الّذین یتلون کتـب اللّه و أقاموا الصّلوة...) خواندن کتاب خدا مقدم بر نماز و زکات و انفاق آمده است. امیرمؤمنان(ع) یکى از صفات پرهیزکاران را تلاوت قرآن شمرده است»
پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: برتو باد به خواندن قرآن، چرا که خواندن قرآن، کفّاره گناهان و نگهدارى از آتش و امان از عذاب آخرت است»
در
خود قرآن، با الفاظ مختلف به خواندن قرآن دستور داده شده; براى مثال: (فاقرءوا
ما تیسّر منه); آن
چه مىتوانید از آیات قرآن را بخوانید.»
هدف از خواندن قرآن و حفظ آن چیست؟
هدف از خواندن قرآن، هدایت شدن و رسیدن به سعادت دنیوى و اخروى است. خواندن و حفظ قرآن نتایج بسیارى دارد که ما تنها بخشى از آن را ذکر مىکنیم.
یکى از هدفهاى یادگیرى و حفظ قرآن، تدبر در آن است. قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(ص) مىفرماید: «کتابى مبارک بر تو فرو فرستادیم تا در آیاتش تدبر (واندیشه) کنند و خردمندان از آن پند گیرند»
در این مورد تشویقها و تأکیدهاى فراوانى از معصومین(ع) رسیده است:
1-امام صادق(ع): «قرآن عهد خداوند و فرمان اوست بر خلقش، پس بر مسلمان شایسته است در این عهد خداوند نظر کند و روزى پنجاه آیه از آن را بخواند»
2-امامصادق(ع): «براى مؤمن سزاوار است قبل از مرگ، قرآن را فرا گیرد یا در کار یاد گرفتنش باشد»
3-امامصادق(ع): «هرکس قرآن را از روى [متن عربى] آن قرائت کند، نورچشمش زیاد مىشود..»
امام صادق(ع) فرمود: «حافظ قرآن که به آن عمل کند، در آخرت با فرشتگان پیامآور و نیک رفتار خداوند[ همنشین] است»
آیا با توسل به قرآن مجید مىتوانیم معنویت را در وجودمان بارور کنیم; بهنحوى که بتوانیم به مراحل بالاى کمال و تزکیه نفس برسیم؟
خداوند متعال مىفرماید: (ونُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ ورَحمَةٌ لِلمُؤمِنین); و ما آنچه را براى مؤمنان مایه درمان و رحمت است، از قرآن نازل مىکنیم....
خداوند متعال
قرآن را شفاى آنچه در دلها و افکار است و نیز شفاى بیمارىهاى جسمانى،
معرفى فرموده است. ذات قرآن شفاست و هرگز مرضى در آن راه نمىیابد. اگر شخصى به قرآن مراجعه
کرد، بدون شفا و درمان باز نمىگردد; چنانکه حضرتعلى(ع) مىفرماید:
«از این کتاب بزرگ الهى و آسمانى براى بیمارىهاى خود شفا و براى حل
مشکلاتتان یارى بطلبید، چون در این کتاب، درمان بزرگترین دردهاست»
هر
کس به محضر قرآن شرفیاب شود و آن را بفهمد و بپذیرد و عمل
کند، بهطور قطع
مرضهاى درونىاش از بین مىرود. افزون بر این، قرآن کریم در
مقام پیشگیرى
مرض نیز با بیانى رسا و متین سعى مىکند تا انسانها به امراض فکرى
و قلبى دچارنشوند.
قرآن مجید، هم ضعفها و مرضهایى را که
مربوط به حکمت نظرى است، با برهان شفا مىدهد و هم بیمارىهایى را که مربوط
به حکمت عملى است، با تهذیب و تصفیه دل، بهبود مىبخشد. قرآن کریم تمام
بیمارىهاى اعتقادى و اخلاقى انسان را درمان مىکند: جهل را که بدترین
بیمارى درونى است، با علم و شک را با یقین، اندوه را با آرامش، ترس را با
امید، اضطراب را با عزم و... برطرف مىسازد
همچنین قرآنکریم امراض جسمانى را شفا مىدهد; چنانکه در روایات امامان معصوم(ع) بدان اشاره شده است.
بنابراین، انسان با تلاوت و اُنس با قرآن و تفکر و تدبر و سپس عمل به دستورهاى آن مىتواند شفاى امراض درونى و حتى جسمى خود را بگیرد.
تلاوت به معنای خواندن و تدبر در معنای آن در خصوص کتاب های آسمانی از جمله قرآن، می بایست به عنوان امری روزانه انجام شود؛ زیرا خواندن و تدبر در آیات قرآن افزون بر ایجاد شناخت نسبت به هستی، فرمان هایی را نیز به خواننده منتقل می کند که بر پایه آن می تواند به سعادت دنیا و آخرت دست یابد و زندگی خویش را به درستی مدیریت نماید. به ویژه آن که قرآن از سوی خداوندی فرو فرستاده شده است که آفریدگار و پروردگار هستی و انسان است و خیر و صلاح وی را بیشتر می داند و می خواهد.
قرائت به معنای خواندن مطلق است ولی تلاوت به معنای خواندنی خاص است که شخص آیات و یا سوره های قرآنی را پشت سر هم می خواند.
قرآن کریم افزون بر بیان ارزشمندی تلاوت (یونس آیه 61 و صافات آیه3) و توصیه بدان (احزاب آیه 34) به آثار تلاوت عموم کتب آسمانی و آثار تلاوت قرآن و تأثیر آن و نیز موانع تأثیر و آداب تلاوت اشاره می کند. در این نوشتار بخشی از این آیات برای تبیین جایگاه تلاوت و ارزش و آثار آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد تا انگیزه ای برای تلاوت همراه با تدبر پدید آید.
آثار تلاوت آیات آسمانی
قرآن در آیات چندی به مسئله آثار تلاوت آیات در زندگی بشر می پردازد تا افزون بر بیان ارزش و اهمیت آن، کارکردهای تلاوت را بنمایاند. به سخن دیگر بیان آثار تلاوت از سوی خداوند توجه دادن به کارکردهای تلاوت است و انسان می بایست با توجه به این کارکردها به تلاوت آیات بپردازد.از جمله نقش هایی که قرآن برای تلاوت برمی شمارد و آن را از آثار تلاوت می داند، مسئله اتمام حجت است. به این معنا که تلاوت آیات الهی برای مردم از سوی پیامبران به این قصد و منظور انجام می شد که اتمامی حجتی صورت پذیرد و کسی مدعی نشود که به حقایق آگاه نبوده و یا دسترسی به حقایق نداشته و نتوانسته است از حق و حقیقت آگاهی یابد.
ازآن جایی که توبیخ و مجازات می بایست برپایه آگاهی و علم و توان انجام شود و مجازات بدون آگاهی بخشی و ظرفیت سنجی، امری قبیح و از نظر عقل و عقلا نادرست و مذموم می باشد، خداوند از طریق آیات الهی می کوشد تا مردمان را به حق آگاه ساخته و باطل را به ایشان بازشناساند. از این رو هرگونه مجازات و عذاب و سرزنشی را موکول به بیان حکم و تبیین حق و حقیقت نموده است.
خداوند در آیه 59 سوره قصص می فرماید: و ما کان ربک مهلک القری حتی یبعث فی امها رسولا یتلوا علیهم آیاتنا و ماکنا مهلکی القری الا و اهلها ظالمون.
تلاوت قرآن زمینه ساز آگاهی بخشی
در این آیه به دو مسئله مهم توجه داده شده است: نخست آن که هرگونه مجازات توبیخی و عذابی متوقف بر بیان حکم و آگاهی بخشی از طریق تلاوت آیات الهی و آموزه های وحیانی شده است و خداوند نیز به حکم عقل و سیره عقلایی، مردمان را بدون اطلاع و آگاهی بخشی از حق و باطل، عذاب نمی کند. دوم این که تنها آگاهی برای عذاب و مجازات کافی نیست بلکه می بایست شخص در مقام عمل قرار گیرد و توان عمل به مطلب و حکم را داشته باشد. بنابراین هرگاه قادر به انجام کاری بود ولی باز رفتاری بیرون از حق و دایره قانون تلاوت شده انجام داد می توان وی را مجازات کرد. براین اساس احتمال خلاف و یا نیت عمل به تنهایی موجب نمی شود تا شخصی را حتی اگر به موضوع آگاه بود مجازات کرد. تنها کسانی از سوی خداوند مجازات می شوند که پس از آگاهی، برخلاف حق عمل کرده و با در پیش گرفتن ظلم یعنی تجاوز از حدود بیان شده رفتاری برخلاف قانون انجام می دهند.
بنابراین یکی از کارکردها و اهداف تلاوت آیات الهی بر گناهکاران و مجرمان از سوی خدا و پیامبران اتمام حجت خدا بر ایشان است.
(مؤمنون آیات 103 و 105)
اصلاح افراد
از دیگر کارکردهای تلاوت می توان به اصلاح افراد اشاره کرد. تلاوت آیات الهی بر انسان زمینه ساز اصلاح وی می شود و او از این شایستگی برخوردار می گردد تا به مقام اهل تقوا و رستگاری برسد. (اعراف آیه 35)
قرآن در آیه 113 و 115 سوره آل عمران تلاوت آیات الهی به ویژه در شب را عامل مهمی برای انجام کارهای خیر و تزکیه انسان برمی شمارد.
تلاوت آیات الهی زمینه ساز تقواپیشگی انسان به شمار می رود (اعراف آیه 35) و موجب می شود انسان در زمره صالحان (آل عمران آیه 113 و 114) قرار گیرد.
از نظر قرآن تلاوت آیات الهی به هنگام شب و در حال سجده معیاری برای برتری و فضیلت انسان بر دیگری می باشد (آل عمران آیه 113) و موجبات ازدیاد و افزایش ایمان مؤمنان راستین (انفال آیه 2 و 4) و خشم و غضب کافران (حج آیه 72) را فراهم می آورد.
از آثاری که قرآن برای تلاوت بیان می کند می توان به اظهار ایمان (قصص آیه 52 و 53) اعراض کافران و مشرکان از حق و حقیقت(اسراء آیه 46)، اقرار به حق و حقانیت قرآن (قصص آیات 52 و 53) امیدواری به پاداش همیشگی (فاطر آیه 29)، انذار انسان های دیگر (مریم آیه 97) بشارت و مژده به پرهیزگاران (همان)، بالا بردن ظرفیت و توان انسان ها برای به دوش گرفتن مسئولیت های سنگین (مزمل آیه 4 و 5) تذکر (دخان آیه 58) و تسلیم در برابر حق (قصص آیات 53 و 54) تعلیم معارف الهی به مردم (بقره آیه 129 و 151 و آل عمران آیه 164 و جمعه آیه2)، ایجاد حجاب میان کافران و مؤمنان (اسراء آیه 45) ایجاد خشوع (اسراء آیه 107 و 109) و خضوع (همان)، هدایت (آل عمران آیه 101) و مغفرت (انقال آیه 2 و 4) و جلوگیری از ارتداد (آل عمران آیه 100 و 101) اشاره کرد.
موانع تاثیرگذاری
قرآن از استکبار (مؤمنون آیه 66 و 67)، تمسخر و استهزاء (نساء آیه 140)، غفلت (انبیاء آیه 1 تا 3)، کفر (آل عمران آیه 101)، کوردلی (انعام آیه 25) و گناه (جاثیه آیه 31) به عنوان مهم ترین موانع تاثیرگذاری آیات قرآن یاد می کند.
آداب تلاوت
قرآن، خواندن آیات الهی به هنگام شب را از آداب تلاوت آیات الهی برمی شمارد و مردمان را تشویق و ترغیب می کند تا در این هنگام به تلاوت بپردازند؛ زیرا تلاوت در شب موجب تدبر بیش تر شخص در آیات می شود و امکان دریافت مطالب سنگین و مهم را برای وی فراهم می آورد. (آل عمران آیه 113)
از دیگر
آدابی که قرآن برای تلاوت بیان می کند سجده و خضوع در هنگام تلاوت آیات الهی است.
(همان و نیز مریم آیه 58)
استعاذه و پناه بردن به خدا از شر
شیطان (نحل آیه 98)، تلاوت شایسته آیات قرآن (بقره آیه 121)، تانی و آرامش در خواندن آیات
(اسراء آیه 106)، ترتیل آن (بقره آیه 121 و نیز مزمل آیه 4)، رعایت سکوت هنگام
شنیدن آیات قرآن ا(عراف آیه 204 و احقاف آیه 29)و آغاز به بسم الله و نام خدا (علق آیه1) و خواندن با صوت زیبا (مزمل
آیه 4) از آداب دیگر تلاوت قرآن است.
حمید شریفی
منبع: http://www.javanemrooz.com
شرایط دعا کردن
ا- قبل ازختم بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود.
2-صلوات فرستاده شود قبل و بعد ازدعا و ختم که بهتر است به این شکل باشد:
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم
3-قبل از شروع استغفار کنید مثلا استغفاری که در تعقیب نماز عصر خوانده میشود.
4-حمد و سپاس و شکر خدا را به جا بیاورید مثلا چند بار بگویید:
الحمد لله کما هو اهله که ثوابی دارد که ملائکه از نوشتن آن عاجزند البته اعظم شرایط رزق حلال است
ما در حین این که دعا میکنیم راه ، پیش پای خدا میگذاریم و میگوئیم خدایا از این راه میشود بدهی؛به دل فلانی بینداز این کار را بکند؛فلان چیز را بخرند تا کار ما راه بیفتد و...نظر به اسباب داریم .این دعا مستجاب نمیشود .اگر یکسره از خود خدا بخواهی و چشمت به اسباب نباشد فوری مستجاب میشود.
در دعا اصرار کنید دائم دعا کنید وحاجت را بخواهید تا اجابت شود استقامت داشته باشید،کاری کنید که مورد توجه و لطف و عنایت 14 معصوم صلوات الله علیهم قرار بگیرید مثلا برای تعجیل در فرج امام زمان زیاد دعا کنید یا بعد از گریه برحضرت اباعبدالله برای فرج امام دعا کنید که امام زمان خود فرموده اند اگر کسی این کار را کند حضرت برای حاجت او دعا میکنند
عواملی که دعا را مستجاب میگرداند :
1) صلوات در اول و اخر دعا
2) سعی کند دعای او در خفا و بدون ریا باشد
3) حضور قلب هنگام دعا
4) سعی کند حق الناس به گردن او نباشد زیرا در روایت داریم موسی علیه السلام از جایی عبور می کرد دید کسی با تضرع مشغول دعا است دوباره زمانی که از جایی بر می گشت دید آن فرد باز هم مشغول دعا کردن است موسی علیه السلام فرمود که به خدا قسم که اگر حاجت او به دست من بود هر اینه انرا به او میدادم نا گاه ندا امد این بنده حق الناس به گردن دارد برای همین دعایش مستجاب نمی شود
5) لباس و جایی که در ان دعا می کند غصبی نباشد.
6) در روایت داریم زمانی که می خواهید دعایتان مستجاب شود قبل از دعا چهل مومن را دعا کنید.
7) دعا کردن در اوقات شریف مانند شب جمعه و روز جمعه و اعیاد دعا کردن در سحرگاهان و بین الطلوعین و ساعات اخر روز جمعه که دعا مستجاب است
8) دعا کننده باید نماز های خود را اول وقت بخواند
علامه قاضی فرمودند هرکس نماز های خود را سر وقت بخواند اگر به درجاتی از عرفان نرسید بر من بد بگوید البته کار یک روز دو روز نیست
9) دعا را با ذکر ماشا الله ولا حول ولا قوه ال با الله العی العظیم ختم کند زیرا در ر وایت داریم امام علی علیه السلام فرمودند هر کس دعا را به این ذکر ختم کند محال است دعایش مستجاب نشود..
منبع: http://www.faribaa9999.blogfa.com
هنگام غروب، پادشاه از شکارگاه به سوی ارگ و قصر خود روانه می شد .
در راه پیرمردی دید که بارسنگینی از هیزم بر پشت حمل میکند لنگ لنگان قدم بر میداشت و نفس نفس صدا میداد پادشاه به پیرمرد نزدیک شد و گفت :
مردک مگر تو گاری نداری که بار به این سنگینی میبری؟! هر کسی را بهر کاری ساخته اند. گاری برای بار بردن و سلطان برای فرمان دادن و رعیت برای فرمان بردن !!! پیرمرد خند ه ای کرد و گفت :
اعلی حضرت، اینگونه هم که فکر میکنی فرمان در دست تو نیست . به آن طرف جاده نگاه کن. چه میبینی؟!
پادشاه: پیرمردی که بارهیزم بر گاری دارد و به سوی شهر روانه است .
پیرمرد: میدانی آن مرد، اولادش از من افزون تر است و فقرش از من بیشتراست؟!
پادشاه: باور ندارم، از قرائن بر می آید فقر تو بیشتر باشد زیرا آن گاری دارد و تو نداری و بر فزونی اولاد باید تحقیق کرد ...
پیرمرد : اعلی حضرت آن گاری مال من و آن مرد همنوع من است .او گاری نداشت و هر شب گریه ی کودکانش مرا آزار میداد چون فقرش از من بیشتر بود گاری خود را به او دادم تا بتواند خنده به کودکانش هدیه دهد. بارسنگین هیزم، باصدای خنده ی کودکان آن مرد، چون کاه بر من سبک میشود .
آنچه به من فرمان میراند خنده ی کودکان است و آنچه تو فرمان میرانی گریه ی کودکان است...!
منبع: سایت گل سرخ
ماه مبارک رمضان تنها پرهیز از محرمات، روزهداری و روزهگشایی نیست؛ در این ماه رخدادهای برجسته و مهمی اتفاق افتاده که اهمیت آن را افزونتر میسازد؛ نزول قرآن بر قلب پیامبر(ص)، شهادت حضرتعلی(ع) و شب قدر.
در واقع نزول قرآن و شهادت امام- به روایتی- در شب قدر رخ داده است. از سوی دیگر، در دو سوره قرآن بر فرخندگی و خجستگی چنین شبی تأکید فراوان شده است؛ سوره قدر و سوره دخان. جالب اینجاست که در هر دو سوره به والایی و برتری این شب بر دیگر شبهای سال و همچنین برکتزایی آن اشاره شده است. به همین خاطر، عدهای از مفسران و پژوهشگران، با نگاه به رخدادها و مفهومهایی که برای شب قدر برشمردهاند، آن را شب تعیین سرنوشت هستی و انسان از جانب خداوند قلمداد کردهاند. اگرچه خداوند همواره در کار جهان و انسان است اما در این شب از یک سو با نزول قرآن و از سوی دیگر با سرازیر کردن برکات و نعمتهای خود در راستای تلاش انسان، دخالت خود را برجستهتر میسازد. به هر حال، از مجموع روایتهای بهجا مانده از این شب میتوان به قدر و ارزش بیشترآن بر دیگر شبها پی برد.آنچه در پی میآید گفتوگویی با دکتر سید یحیی یثربی- استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و نویسنده -درباره حقیقت و قدر «شبقدر» از منظری عقلانی و با نگاه به آیات قرآن است.
شب قدر در فرهنگ اسلامی از اهمیت و ارزش زیادی برخوردار است. مهمترین و والاترین ارزش آن به نزول قرآن در این شب فرخنده بازمیگردد. به نظر شما چه معنایی را میتوان حول این شب سراغ گرفت؟
شب قدر مفهومی است برگرفته از قرآن کریم؛ مثلا در سوره قدر آمده است که شب قدر از هزار ماه (حدود 83سال) برتر و بهتر است البته بیان هزار ماه در این آیه شریفه، ناظر به کثرت است. مقصود از این بیان، تأکید بر اهمیت چنین شبی است. بیتردید، این شب، شب بابرکتی است که سرشار از معنویت است؛ اما اینکه در این شب تدبیر حوادث جهان نیز تنظیم میشود، اکثر مفسران بر آن همداستان هستند. در سوره قدر آمده است:تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر. در واقع از واژه «قدر» و «من کل امر» چنین استنباط کردهاند که چگونگی رویدادها و سرنوشت انسانها در این شب خجسته تعیین میشود. در سوره دخان، آیههای 3 و 4 هم به چنین مضمونی اشاره شده است البته بدون آنکه از واژه «قدر» نام برده شود. در این آیهها اشاره شده که قرآن در شبی نازل شده که با برکت بوده و کارها در آن سامان مییابد. بنابر این، همین مضمون(تعیین حوادث عالم) در این آیات (سوره دخان) خیلی رساتر از سوره قدر بیان شده است. روایتهای گوناگونی اعم از صحیح، ضعیف و نادرست هم داریم که همه و همه به اهمیت این شب اشاره داشتهاند.
نزول قرآن و حلول ماه رمضان چه نسبتی با این شب فرخنده دارد؟
شب قدر- بنا به آیات و روایات- شبی سرشار از لطف و رحمت خداوند است؛ بیشک قرآن یکی از نمونههای بارز این لطف و رحمت است. درواقع دست وحی به سوی انسان دراز میشود تا به وی یاری رساند. نزول وحی برای آن است که خداوند به فریاد بشر برسد. برخلاف این برداشت عامیانه که در همه ادیان جا افتاده است که انگار وحی میآید تا بشر به فریاد خداوند برسد، باید گفت، اصل وحی برای رهایی انسان است. در واقع دست وحی به سوی بشر دراز میشود تا مشکل وی را حل و دنیا و آخرت وی را روشن کند و او را به سوی خوشبختی این جهانی و آن جهانی رهنمون سازد. بنابر این بسیار طبیعی است که نزول قرآن یکی از برکتهای برجسته و بینظیر شب قدر باشد.
آیا میتوان زمان خاصی را برای این شب در نظر گرفت و یا آنکه در تعیین آن اختلاف زیادی وجود دارد و بنابر این نمیتوان شب ویژهای را در نظر آورد؟
اکثرعلما و مفسران شب قدر را در رمضان دانستهاند البته عدهای دیگر، در شبهای دیگر سال هم آن را احتمال دادهاند اما از آنجا که دو آیه- یکی درباره نزول قرآن و دیگری درباره شب قدر- وجود دارد میتوان چنین برداشت کرد که در شب قدر قرآن بر سینه مبارک پیامبر(ص) نازل شده است. بنابراین شب قدر با نزول قرآن همراه است. از آن طرف هم در سوره بقره داریم که « ما قرآن را در ماه رمضان نازل کردیم». اگر این دو سوره (بقره و قدر) را کنار هم بگذاریم خیلی راحت به این نتیجه میرسیم که شب قدر در ماه مبارک رمضان است و بنابر این بعثت و نزول قرآن هم در این ماه مبارک صورت گرفته است. اینکه عدهای گفتهاند ابتدا قرآن به آسمان اول آمده است، بیشتر مبتنی بر روایاتی است که با توجه به این آیات چندان محل اعتنا نیستند. اصلا معنا ندارد که قرآن ابتدا به آسمان اول بیاید و آنگاه از آنجا به تدریج فرود آید. قرآن از همان مبدأ وحی به تدریج نازل شده و برای یکجا نازل شدن آن دلایلی در دست هست که من آنها را قبول ندارم. با توجه به آیه سوره بقره میتوان گفت که نزول یکباره قرآن به آسمان دنیا درست نیست بلکه قرآن به طور مستقیم در شب قدر یعنی یکی از شبهای رمضان بر دل مبارک پیامبر(ص) نازل شده است.
اگر شب قدر در ماه رمضان است، کدامیک از شبهاست؟
البته درست است که در تعیین این شب در ماه مبارک رمضان اختلاف وجود دارد اما واقع امر این است که به طور قطع نمیتوان این شب فرخنده را تعیین کرد. از اول تا آخر ماه رمضان روایتهایی در تعیین این شب در دست داریم البته درخصوص نیمه دوم ماه رمضان تا آخر آن، بهویژه درشبهای فرد، روایتهای بیشتری وجود دارد. در شبهای فرد هم شبهای 21، 23 و 27 اتفاق نظر بیشتری نسبت به آنها وجود دارد. با این حال بهطور محکم نمیتوان در این باره صحبت کرد.
با توجه به اینکه ضربت خوردن و شهادت حضرت علی(ع) در چنین شبی بوده است، چه ارتباطی میان برکات معنوی این شب با شهادت حضرت وجود دارد؟
البته نمیتوان گفت که ایشان در شب قدر به شهادت رسیدند. امام در شب 21 رمضان به شهادت رسیدند که یکی از احتمالات در مورد شب قدر است. کما اینکه عدهای هم احتمال دادهاند که این شب در 23 یا 25 و یا 27 رمضان است. به هر صورت، با توجه به آنکه قدر شب رحمت و برکت است، شاید دعای حضرت علی(ع) مستجاب شده که در چنین شبی شهید از دنیا بروند، در حالی که تکلیفشان را در برابر خداوند انجام دادهاند. از دنیا رفتن حضرت برای جامعه بشری به ویژه مسلمانان آسیب و مشکل بزرگی بود. با این حال، ارتباط شهادت حضرت با این شبها، بر معنویت آنها میافزاید. در واقع داغداری طرفداران آن حضرت و غم سنگینی که از شهادت مولا بر دلهای مردم نشسته به آنها(مردم) کمک میکند تا در چنین شبی(قدر) حال بهتری داشته باشند. از این رو، مردم میتوانند با توسل به معنویت مولا شب قدر را بهتر دریابند. نکتهای که باید در اینجا ذکر کنم این است که روایتهای زیادی در خصوص شب قدر وجود دارد که من نمیخواهم در اینجا وارد آنها شوم. بیتردید هر یک از این روایات، جنبهای از ابعاد معنوی این شب را آشکار میسازند.
واژه قدر را به معنای اندازهگیری و تعیین تقدیر(انسان) و همچنین ارزش دانستهاند. به نظر شما کدامیک از این معانی را با توجه به نکاتی که برای این شب شریف برشمردید، میتوان برای آن در نظر گرفت؟
به نظرم هیچ یک از دو معنایی که درخصوص شبقدر به آنها اشاره کردید، منافاتی با یکدیگر ندارند، بنابراین هر دو معنا را میتوان برای این شب در نظر گرفت. وقتی قرآنکریم میفرماید« این شب بهتر و والاتر از هزارماه است» مسلما بر ارزش آن تاکید دارد و وقتی هم که میگوید؛«تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم» بر تقدیر و دخالت خداوند در تعیین سرنوشت جهان و هستی اشاره دارد. در سوره دخان هم به این نکته اشاره شده است.
مگر خداوند همواره و همیشه در کار جهان و انسان دخالت ندارد؟ شاید دخالت خداوند در این شب از نوع دیگری است. نظر شما چیست؟
نکته ظریف و در عین حال مهمی است که من در اینجا ابتدا میکوشم با یک مثال آن را روشن سازم. فرض کنید که فردی شبقدر را پیدا کرد و نسبت به آن اطمینان یافت. خب در چنین شبی قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ اولا یکی از استنباطها از دو سوره قدر و دخان میتواند این باشد که خداوند در سرنوشت و کار جهان و انسان دخالت میکند. استنباط دیگر این است که خداوند درچنین شبی اساس سعادت جهان را تعیین میکند که همان هدایت تشریعی یا وحی است. خداوند در این شب یک برنامه عملی برای ما ابلاغ میکند که اگر مطابق با آن رفتار کنیم، خوشبخت هستیم. پس درک شب قدر به این معناست که ما معنویت و تقوایی پیدا کنیم که به واسطه آن بتوانیم قرآن را در زندگی خود جاری سازیم. جاری ساختن قرآن در زندگانی این نیست که قرآن را در چاپهای نفیس چاپ کنیم یا آن را با آواز خوش بخوانیم. جاری ساختن قرآن در زندگی به معنای عمل دقیق به آن است؛ مثلا در همین ماه رمضانی که همه اطلاع داریم عدهای از برادران دینی ما در کشور خود ما و جهان از گرسنگی میمیرند، آیا هیچگاه شده است که سیرهعلی(ع) را در زندگی الگو قراردهیم؟ بیتردید بسیاری از ما مومنانی هستیم که نماز و دعایمان قضا نمیشود و همواره به قرائت قرآن مصر هستیم اما آیا به روش زندگی حضرت در توجه به مستمندان توجه میکنیم؟آیا ما هیچگاه به یاد حضرتمحمد(ص) میافتیم که به گفته علی(ع) شکمش گرسنهتر از دیگران بود؟ یا در نظر آورید وقتی را که حضرت فاطمه(س) پارچهای رنگ و رو رفته را جلوی در خانه خود آویزان کرده بودند تا مبادا داخل خانه دیده شود. پیامبر(ص) همین را هم نپذیرفتند. در همان زمان صدها نفر پردهای را جلوی خانه خود آویخته بودند؛ اما دختر پیامبر نمیبایست پارچهای میداشت تا آن را جلوی در خانهاش بیاویزد. مهم این است که ما به این سیرهها و روش زندگانی عمل کنیم. اگر این کار را بکنیم، سعادتمند و خوشبخت خواهیم بود اما اگر به دلخواه خودمان بخوریم، بنوشیم و... این را نمیتوان شبقدر نامید.
شبقدر عمل به قرآنی است که عامل نجات ماست. با این حال من منکر این نیستم که خداوند در سرنوشتها دخل و تصرف میکند. گرچه توجیه اینگونه مسائل با فلسفه ابنسینا و قوانین علیت و علم ازلی خداوند و ... کمی دشوار است اما اگر از این بحثهای فلسفی درگذریم، میتوان گفت که خداوند در کار عالم در این شب دخل و تصرف دارد. با این حال خداوند با حساب و کتاب کار میکند و همینطور به بهانه شبقدر مثلا یکی را از صفر به نهایت پیشرفت نمیرساند. خداوند بر همه مهربان است. اگر هم خداوند در شب قدر به غیر از وحی، نعمتهایی به بشر ارزانی میکند، همه و همه از روی محاسبه است. به این معنا که کسانی به این نعمتها میرسند و از آنها سهم میبرند که درست زندگی کرده باشند. این قبیل افراد، فرصتها را از دست نمیدهند اما اگر مردم جامعهای از روی جهل یا هر علت دیگری، فرصتهای خدادادی را بسوزانند و در راه تعالی و تکامل جامعه گام برندارند، نباید هم انتظار داشته باشند که خداوند در یک شب همه مشکلات آنها را حل کند. خداوند نعمت را به تلاش میدهد.
یعنی تعبیر« از تو حرکت از خدا برکت» در این شب بیشتر نمود دارد؟
دقیقا! در واقع اگر بخواهم از تعبیر شما استفاده کنم باید بگویم که برکت شب قدر برای اهل حرکت است. در شب قدر برکت هست اما برای اهل حرکت؛ مثلا اگر ما تلاش کنیم تا تولید در جامعهمان بیشتر شود و اشتغالزایی صورت گیرد، خداوند هم در چنین شبهایی دست ما را میگیرد تا در این زمینه پیشرفت کنیم اما اگر برعکس باوجود تمام امکانات روز به روز در جامعه تولید متزلزل و دلالی و رانتخواری رایج شود، شب قدر از خداوند چه میخواهیم؟ بنابراین خداوند در درجه اول با هدایت تشریعی خود که وحی و نازل کردن قرآن است، بزرگترین دخالت را در چنین شبی در تعیین سرنوشت جهان و انسان صورت داده. دخالت دیگر خداوند در چنین شبی تغییر سرنوشت انسان است. همانگونه که اشاره شد، این تغییر در راستای تلاش و حرکت خود انسان است. مثلا اینگونه نیست که در طول سال از هوی و هوسهای خود پیروی کنیم و آنگاه در شب قدر افطاریه بدهیم و مداحی دعوت کنیم تا نمی به چشمانمان بیاورد و بپنداریم که خداوند ما را در صف اول سعادتمندان قرار داده است. نه اینگونه نیست. برکتها حاصل حرکتهاست.
منبع: همشهری آنلاین
گاهی یک عکس بیش از هر مقاله و سخنرانی و خطابهای میتواند تاثیرگذار باشد، ابتدا نگاهی به این آمار بیندازید:
- روزانه 50 میلیون کیلو زباله خانگی توسط شهروندان ایرانی تولید میشود.
- تنها 5 درصد از زبالههای کشور که غیر زبالههای صنعتی و کشاورزی است، بازیافت میشود.
- هر ایرانی روزانه 700 گرم زباله تولید میکند.
- هم اکنون روزانه در ایران به اندازه هزار ساختمان 5 طبقه به مساحت 500 متر زباله انباشت میشود.
با همه پیشرفتهای مادی و افزایش اطلاعات و آگاهی عمومی هنوز بسیاری از مردم زباله هایشان را از شیشه ماشین به بیرون پرت میکنند، هنوز به جای قرار دادن زباله در سطلهای مخصوص که چند متر آنطرفتر است ترجیح میدهیم آنها را پای اولین تیر چراغ برقی که میبینیم رها کنیم، هنوز در اعیاد مذهبی خیابانها را با انبوهی از لیوانهای یکبار مصرفی که شربت آن را نوشیدهایم آلوده میکنیم، هنوز کانالهای آب را با سطل زباله اشتباه میگیریم …
اگر برای محیط زیست ارزش قائل نمیشویم، اگر دل مان برای زیبایی شهرمان نمیسوزد، اگر شهرمان را خانه مان نمیدانیم، اگر احساس تعهدی به محیطی که در آن زندگی میکنیم نداریم، دستکم به احترام رفتگری که سجاده را در خیابان پهن میکند زبالهها را در کوچه و خیابان رها نکنیم، کمک کنیم او برای برداشتن بطری خالی نوشابه "ما"، پوست میوهای که "ما" خوده ایم، جلد پفک و چیپسی که "ما" آن را خالی کرده ایم، دستمال کاغذی که "ما" آن را مصرف کردهایم کمرش مدام خم نشود….
منبع: انتخاب