یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد
یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد

یاد و خاطره حاج علی کوشکی معلم فرهیخته شهرمان گرامی باد

در یکی از شبهای سرد چله  زمستان 1333 در روستای چغاپیت در خانواده ای متدین و تقریبا برخوردار به دنیا آمد. که نام او را علی نهادند. پدربزرگش  مرحوم کربلایی نورعلی کوشکی حیدری و پدرش مرحوم حاج همت علی کوشکی از مالکین و بزرگان خوشنام منطقه بودند . 

اهمیت  یادگیری و آموزش در این خانواده بر کسی پوشیده نبود . به طوریکه پدر و بویژه عمویش از اولین افراد باسواد منطقه بودند . همین امر کافی بود تا در همان کودکی با حضور در مکتبخانه  اشتیاق خود  به علم را نشان دهد .



با تاسیس اولین مدرسه رسمی در روستای سرطرهان با وجود فاصله زیاد و امکانات کم آن زمان راهی مدرسه شد که با حمایت های پدر و سکونت در منزل یکی از آشنایان به نام مرحوم ایمان محمدی دوره چهار ساله اول  ابتدایی را با تایید جناب آقای مهدی آزادبخت پیشکسوت فرهنگی شهرمان در یک سال به اتمام رساند .

برای ادامه تحصیل راهی  شهرستان کوهدشت گردید.با توجه به امکانات محدود آن زمان و نبود دانش آموز به حد کافی برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه ناچار به مهاجرت به اسلام اباد غرب و خرم آباد گردید . در این دوره به عنوان یک  دوست واقعی و پشتیبان مطمئن برای همکلاسی هایش زبانزد خاص و عام گردید .که خوشتر آن آید که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران .

با توجه به فرهنگ آن زمان و فرزند ارشد خانواده بودن در همان اوایل دوره متوسطه ازدواج نمود . که این خود شرایط را بسیار سخت تر می نمود .

با همه مشکلات و سختی ها در سال 1355 موفق به اخذ مدرک دیپلم طبیعی گردید و عازم خدمت مقدس سربازی گردید . در سال 1357 با وجود آنکه کمتر از دو ماه از پایان خدمتش باقی مانده بود ، به دستور حضرت امام (ره) مبنی بر ترک خدمت نظامیان، محل خدمت خود را ترک نمود .   

با آغاز انقلاب اسلامی در همان ابتدا به عنوان نیروی هزار پیشه به استخدام دولت جمهوری اسلامی درآمد .علاقه به امر آموزش و تربیت فرزندان این مرز وبوم باعث گردید که با وجود فرصت برای استخدام در سایر ادارات  به عنوان معلمی روی آورد .

چند سال به عنوان راهنمای تعلیماتی در آموزش وپرورش مشغول خدمت بود . که تلاشها و پیگیریهای وی هنوز ورد زبان همکاران فرهنگی می باشد. به طوری که وقتی می بیند با ماشین آموزش وپرورش نمی تواند وظیفه خود را به انجام برساند ،با تهیه یک ماشین شخصی  در این چند سال منشاء خدمات ارزشمندی در مناطق طرهان و کوهنانی گردید.

با شروع جنگ تحمیلی چند بار در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت تا دین خود را به کشور و ملت  ادا نماید. حضور در عملیات هایی نظیر فتح المبین ، حاج عمران و مرصاد برگ زرین دیگری بر افتخارات وی می باشد . 

با تاسیس اولین مدرسه راهنمایی در منطقه کوشکی با وجود اینکه می توانست در شهرستان بماند و از امکانات بیشتری برخوردار باشد ، به قصد ادای دین به مردم منطقه راهی روستا گردید.

در زمانیکه دولت تصمیم گرفت بخشی از آموزش و پرورش را به بخش خصوصی واگذار نماید .به عنوان اولین موسس مدارس غیر انتفاعی در شهر مدرسه غیر انتفاعی فرهنگ را با شعار فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت تاسیس نمود که یکی از موفق ترین آموزشگاه های شهرستان می باشد و بسیاری از پزشکان و مهندسین و اساتید  جوان این دیار دوره ابتدایی خود را در آین آموزشگاه گذرانده اند .

 در بیان اوصاف شخصیتی و رفتاری مرحوم پدرم بهتر آن دیدم که مصداق را در خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران ببینم . ولی در مقاله ای مطلبی  تحت عنوان  اوصاف مومنین خواندم که جهت استحضار شما عزیزان آن را درج نمودم .باشد که ثواب آن با ذکر یک صلوات به روح مرحوم پدرم برسد  .
خداى متعال در این دو آیه 15 ـ 16 سوره «الم سجده» به بیان صفات برجسته مؤمنان راستین مى پردازد، و اصول عقیدتى و برنامه هاى عملى آنها را به طور فشرده با ذکر هشت صفت، بیان مى کند.
نخست مى فرماید:
)تنها کسانى به آیات ما ایمان مى آورند که هر وقت این آیات به آنها یاد آورى شود، به سجده مى افتند، و تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا مى آورند و تکبر نمى کنند(
)إِنَّما یُؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لایَسْتَکْبِرُونَ(.
تعبیر به «انّما» که معمولاً براى حصر است، بیانگر این نکته است که: هر گاه کسى دم از ایمان مى زند، و داراى ویژگى هائى که در این آیات آمده نیست در صف مؤمنان راستین نمى باشد، او فردى ضعیف الایمان است که نمى توان وى را به حساب آورد.
در این آیه چهار قسمت از صفات آنها بیان شده:
1ـ به محض شنیدن آیات الهى به سجده مى افتند، تعبیر به «خَرُّوا» به جاى «سَجَدُوا» اشاره به نکته لطیفى است که این گروه مؤمنان بیدار دل، به هنگام شنیدن آیات قرآن، چنان شیفته و مجذوب سخنان پروردگار مى شوند که بى اختیار به سجده مى افتند، و دل و جان را در این راه از دست مى دهند.
آرى، نخستین ویژگى آنها همان عشق سوزان و علاقه آتشینشان به کلام محبوب و معبودشان است.
همین ویژگى در بعضى دیگر از آیات قرآن به عنوان یکى از برجسته ترین صفات انبیاء ذکر شده است، چنان که خداوند درباره گروهى از پیامبران بزرگ مى گوید:
إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیّاً
«هنگامى که آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى شد، به خاک مى افتادند و سجده مى کردند و گریه شوق سر مى دادند».(1(
گر چه «آیات» در اینجا به طور مطلق ذکر شده، ولى پیدا است که منظور از آن، بیشتر آیاتى است که دعوت به توحید و مبارزه با شرک مى کند.
2 و 3 ـ نشانه دوم و سوم آنها «تسبیح» و «حمد» پروردگار است، از یکسو، خدا را از نقائص پاک و منزه مى شمرند، و از سوى دیگر، او را به خاطر صفات کمال و جمالش، حمد و ستایش مى نمایند.
4 ـ وصف دیگر آنها تواضع و فروتنى و ترک هرگونه استکبار است; چرا که کبر و غرور نخستین پله نردبان کفر و بى ایمانى است، و تواضع و فروتنى در مقابل حق و حقیقت، نخستین گام ایمان است!
آنها که در راه کبر و خودبینى، گام بر مى دارند، نه در برابر خدا سجده مى کنند، نه تسبیح و حمد او را به جا مى آورند، و نه حق بندگان او را به رسمیت مى شناسند، آنها بت بزرگى دارند و آن خودشان است!
آن گاه به اوصاف دیگر آنها اشاره کرده مى گوید:
«پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى شود» به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند و به راز و نیاز با او مى پردازند
)تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ(
آرى، آنها به هنگامى که چشم غافلان در خواب است، مقدارى از شب را بیدار مى شوند، و در آن هنگام که برنامه هاى عادى زندگى تعطیل است، و شواغل فکرى به حداقل مى رسد، و آرامش و خاموشى، همه جا را گرفته و خطر آلودگى عبادت به ریا کمتر وجود دارد، و خلاصه، بهترین شرائط حضور قلب فراهم است، با تمام وجودشان رو به درگاه معبود مى آورند، و سر بر آستان معشوق مى سایند، و آنچه در دل دارند، با او در میان مى گذارند، با یاد او زنده اند و پیمانه قلب خود را از مهر او لبریز و سرشار دارند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد