یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد
یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد

از سنگر کمین تا میز مذاکره

پریروز سوم خرداد بود. همان روزی که خرمشهر را خدا آزاد کرد. همیشه از دستمالی شدن مناسبت ها متنفر بوده ام. مناسبت ها وقتی در پروسه کلیشه ای و سازمانی تبلیغات می افتند، شهید می شوند. چند سالی است که احساس می کنم این روز خوب خدا هم یک جورهایی دارد در این دام می افتد. قصدم از نوشتن این چند خط اینها نبود که این خودش مجالی و فضایی دیگر می طلبد.

اما چهارشنبه روز دیگری هم بود. تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در بغداد دور دوم مذاکرات با کشورهای موسوم به 1+5 را هم آغاز کرد. جلیلی در دوران جنگ رزمنده لشگر 5 نصر بود؛ رزمنده ای از خطه خراسان و از سربازان آقا امام رضا علیه السلام که یک پایش را هم در جبهه جا گذاشت.

روزگاری نه چندان دور، صدام با حمایت سیاسی، مالی و تجهیزاتی بیش از 40 کشور به خاک این سرزمین یورش آورد. آن روزها اوضاع سخت تر از این حرفها بود. شهرها زیر موشک بود، نفت کش ها را می زدند، از وارد شدن حتی سیم خاردار به کشور جلوگیری می کردند، موشک و تانک و... بماند!

صدام گفته بود جواب سوالات خبرنگاران را یک هفته دیگر در تهران خواهد داد. دو دو تا که می کردی، می دیدی بیراه هم نگفته بود، فقط یک چیز را محاسبه نکرده بود؛ ایمان و اراده کارگر و کارمند و بقال و کشاورز و روحانی و دکتر و مهندس این مملکت را.

30 سال بعد از فتح خرمشهر یکی از همان رزمنده ها رفته است بغداد و با غربی ها بر سر حقوق ملت دست به یقه شده است. بله! دست به یقه! گول لبخند های جلو دوربین را نخورید. حفظ و گرفتن حق ایران از غرب، دست کمی از درگیری با گارد ریاست جمهوری صدام و جنگ تن به تن در شلمچه ندارد.

آری برادر! آن روزها در خرمشهر جنگ تن با تانک بود برای حفظ خیابانی، کوچه ای، خانه ای... و شعارمان این بود؛ کربلا کربلا ما داریم می آییم... و امروز رزمنده جانباز ما در بغداد جلوی غرب سینه سپر کرده است. اگر دلت با خدا باشد، تنگی و تاریکی سنگر کمین و زرق و برق میز مذاکره با نمایندگان کشورهای فراصنعتی، فرقی با هم نمی کنند. هر دو محل آزمایش و صبر و استقامت و البته هوشیاری است.

ما که هرگز به دنبال اشغال عراق نبوده ایم. ما آن روزها هم عراقی آزاد می خواستیم. عراقی که شیعه و سنی در کنار هم برادرانه زندگی کنند و عزاداری برای سرور و سالار شهیدان در آن جرم نباشد. عراقی که برادر ما باشد. امروز، عراق آزاد و برادر و میزبان ماست و کدام پیروزی از این بالاتر؟ گنج جنگ را پایانی نیست و هر چه زمان بیشتر می گذرد، برکات آن نمایان تر می شود.


باش تا صبح دولتت بدمد

کین هنوز از نتایج سحر است

 

منبع: جانباز نیوز

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد