یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد
یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد

بار الها توبه کردم

خم شدم از بار عصیان، بارالها توبه کردم

گشتم از کرده پشیمان، بارالها توبه کردم

نفس، سرکش; حرص، غالب; فکر، اندک; وهم، افزون

رفته ام دنبال شیطان، بارالها توبه کردم

               الهی العفو     الهی العفو

رطب و یابس را نوشتى در کتاب خویش، قرآن

گر نخواندم بنده قرآن، بارالها توبه کردم

انبیا و اولیا گفتند هر خوب و بدى را

گر نمودم ترک آنان، بارالها توبه کردم

در اصول و در فروع دین اگر اهمال کردم

برخلاف حکم و فرمان، بارالها توبه کردم

گر به نفس خود ستم کردم و یا بر بندگانت

مى کنم من بعد جبران، بارالها توبه کردم

گر که کردم ترک بیعت، اى خدا، معذور دارم

یا شکستم عهد و پیمان، بارالها توبه کردم

گر زدم بر خلق تهمت یا که هستم اهل غیبت

یا که بودم اهل بهتان، بارالها توبه کردم

از غرور و کبر، نافرمانیى گر سر زد از من

مست بودم، قول رندان، بارالها توبه کردم

بایدم برتر شوم من از مَلَک، امّا نگشتم

بل شدم بدتر زحیوان، بارالها توبه کردم

از در دربار شاهى گر شدستم من فرارى

آمدم با آه و افغان، بارالها توبه کردم

کاروان از پیش رفته، بار من افتاده در گل

مانده تنها در بیابان، بارالها توبه کردم

عذر بدتر از گناه است، از که گریم وز که نالم

خود شدم از اهل عصیان بارالها توبه کردم

راه بنمودى نرفتم، امر فرمودى نکردم

هستم از کرده پشیمان، بارالها توبه کردم

گر گنهکار و پلیدم یا خطاکار و کثیفم

گویم اینک از دل و جان، بارالها توبه کردم

بارالها بنده «مفتون» را به این جرم و گنه ها

عفو کن بر شاه مردان، بارالها توبه کردم

 منبع: http://www.lailatolgadr.net

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد