یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد
یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

یــادهـــــا و خــاطـــــــــــــــره هـــــا

رســول خــدا (ص) : مــــردم در خــواب انـد وقتــى کـه می میــرنــد, بیـــدار مـیشــونــد

قبر و تنهایی

قبر برای انسان مؤمن برکاتی دارد که نباید از آن غافل بود . به طوری که در رابطه با آن باید گفت :« قبر؛ محفل انس با چهره باطنی خود و آزاد شدن از چیزهایی است که ما را به خودشان مشغول و به خودمان غافل کرده اند. قبر،محل تنهایی انسان با خویشتن خویش است،و نشناختن قبر، یعنی در غربت دنیا عمر را از بین بردن و نسبت به آن خانه تنهایی بی تفاوت بودن.

آزاد شدن از زمان و مکان و از امروز و فردا ، بهترین شرایط بودن را فراهم می کند و این در « قبر» عملی می شود ، به شرطی که در زندگی دنیایی از قبر غافل نباشیم و گرفتاری خود را در امروز و فردای دنیا ، زندگی نپنداریم . وقتی از زمان و مکان آزاد شدیم ، تمام افق های هستی در مقابل ما نمایان می شود و همه چیز ماوراء حجاب های زمان و مکان خود را به ما نشان می دهد . با شناخت قبر و قواعد و شرایط می فهمیم که خانة ما دنیا نیست و کار ما هم آراستن و پیراستن دنیا نمی باشد .

وطن ما در افق حقیقت است ، یعنی سُکنی گزیدن در عالمی که حجاب زمان و مکان آنجا نیست و این از قبر شروع می شود تا به بهشت ختم گردد.هر کس که در زندگی دنیایی با قبر انس ندارد بهشت ندارد و آنکس که از قبر فراری است از بهشت محروم است.ائمه دین با کلماتشان در رابطه با قبر ، دروازه وطن ما را به روی ما می گشایند تا خانة دروغین دنیا ویران شود و یا ویرانی اش برای ما در دنیا آشکار گردد .خانه قبر، ما را به اصل خود می آورد و اگر دنیا منهای قبر و قیامت دیده شود ما را از اصل خود دور می کند و به همین جهت است که با یاد قبر ، دنیا خانه غربت ما می شود و نه خانه انس ما . ما در دنیای منهای یاد قبر بی وطن خواهیم بود .

اسلام می خواهد ما از بی وطنی نجات یابیم و لذا ما را متوجه وطنی می کند که در آن وطن ، با حقیقت چه بخواهیم و چه نخواهیم روبه رو خواهیم شد .آن هایی که گرفتار دنیای دارای زمان و مکان بوده اند ، از حقیقت قبر یعنی از زیباترین نحوة وجود ، در هراس اند . نگرانند که بندهای انگشتان شان می گسلد و در فقدان فرزند و همسر به سر خواهد برد غافل از اینکه تا این چیزها رو در روی ما هستند ، حقیقت ؛ که فوق این ها است برای ما رخ نمی نماید ، و تا در همین دنیا با عالم قبر انس نگیریم و این جدی ترین وطن را مزمزه نکنیم هرگز نمی توانیم در گذر کردن از دنیا تصمیمی قاطع اتخاذ نماییم . آن هایی که قبر را نمی شناسند، دنیا را می چسبند و دقیقاً گرفتار آن قبری می شوند که ازآن گریزانند . و آن هایی که قبر می شناسند و متوجه آن عالم زیبای بی زمانی و بی مکانی شده اند ، به جای آن که از قبر هراسناک باشند از دنیا گریزانند . در فرهنگی که نفسیات حاکم است دیگر قبر خانه عبرت و شرایط انس با حقیقت نیست و می گویند بهتر است از قبرسخن نگوییم و گرنه عیش نفسانی ما منقص می شود .

می گویند از زندگی سخن بگویید و نه از قبر. عجب! مگر قبر محل اصلی زندگی ما نیست.«وقتی صدای قبر را درست شنیدیم ، با خود جدی برخورد می کنیم و آن وقت ناصح خود خواهیم بود و می توانیم برای خود درست تصمیم بگیریم

منبع: http://mmaad.parsiblog.com


شادی روح مومنین و مومنات فاتحه با صلوات بفرستید


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد